هنری

نقد سریال “آنام” / مادرانه‌ای مخاطب پسند

«آنام» واژه ای ترکی و به معنای مادرم است، نامی که در حین فیلمبرداری، جایگزین نام «مهر نامیرا» شد تا به محتوای داستانش که مادرانه ای غم انگیز است نزدیکتر باشد. جواد افشار یک بار دیگر با سریالی با محوریت یک زن به تلویزیون آمده تا نشان دهد تقریبا قلق مخاطبان تلویزیون را در دست دارد

به گزارش تجارت امروز، «آنام» واژه ای ترکی و به معنای مادرم است، نامی که در حین فیلمبرداری، جایگزین نام «مهر نامیرا» شد تا به محتوای داستانش که مادرانه ای غم انگیز است نزدیکتر باشد. جواد افشار یک بار دیگر با سریالی با محوریت یک زن به تلویزیون آمده تا نشان دهد تقریبا قلق مخاطبان تلویزیون را در دست دارد و برایش فرقی نمی کند قهرمان داستانش دختری پر شر و شور از جنوب کشور باشد یا دخترکی ساده از شمال غرب کشور؛ او به خوبی از پس روایت قصه اش بر خواهد آمد.

از سوی دیگر روایت ماجرا در دو فاز زمانی شاید، دیگر وجه مشترک «آنام» و «کیمیا» باشد. سریال هایی که از گذشته شروع می شوند و در زمان حال ادامه پیدا می کنند. با این تفاوت که در یکی ماجرا فاز به فاز و با روایتی ساده پیش می رفت و در سریال جدید اما هر دو فاز ماجرا با هم روایت می شوند و جواد افشار به تجربه ای جدید دست زده است تا گره گشایی داستانش در هر دو بازه زمانی و همزمان پیش برود. این شیوه جدید حالا دست جواد افشار را برای استفاده از بازیگران یکسان برای هر دو فاز زمانی هم بسته است. اگر در «کیمیا» جواد افشار به خاطر گریم ضعیف بازیگران در فازهای زمانی مختلف حسابی مورد انتقاد قرار گرفت،

در این سریال اما با روایت همزمان هر دو بازه زمانی، این مشکل حل شده است. او با دو تیم بازیگران جوان و بازیگران مسن کار می کند که البته در بعضی موارد هیچ شباهتی به هم ندارند. گرچه این راهکار افشار را از انتقادات مربوط به گریم راحت کرده است اما در بعضی موارد، حتی قد بازیگران در کهنسالی و جوانی با هم هیچ سنخیتی ندارد، شکل چهره و باقی موارد که هیچ!

نکته دیگر درباره سریال «آنام» اما روایت طولانی آن است. این سریال که از هفتم بهمن ۹۶ روی آنتن شبکه سه رفته است، دو هفته ای به خاطر تعطیلات نوروز، پخش نداشته، حالا و از ابتدای هفته گذشته با این وقفه طولانی دوباره پخشش آغاز شده است اما همچنان قصه با همان چند خرده قصه که در قسمت های ابتدایی شکل گرفته اند پیش می رود؛ زنی زجر کشیده – که به نظر می رسد این سوژه مورد علاقه کارگردان «آنام» باشد – بعد سال ها از رازی مطلع می شود که زندگی اش را زیر و رو می کند. مادری که می فهمد فرزندش زنده است و در خانواده دیگری بزرگ شده است. همین موضوع هم باعث می شو د تا این زن متمول، به عنوان کارگر به خانواده دخترش برود تا زمان بیشتری در کنار او بگذراند.

البته در این میان مسئله بیماری مارال و تاکید دکتر بر وخامت حالش نمی تواند از این مسئله جلوگیری کند و زنی که کارهای خانه اش را دو کارگر انجام می دهند، خودش با وجود بیماری به کار سخت نظافت خانه دخترش می پردازد. بقیه کاراکترها همه قصه های کم اهمیتی را روایت می کنند که قرار است در خدمت قصه اصلی و گره گشای آن باشد. دامادی که ناخلف است، فرزندخوانده ای که با عاشقی اش کار دست مارال می دهد، همسری که حالا در پیری ضعیف شده و از گذشته اش پشیمان است، دختری که در زندگی شخصی اش مشکلاتی دارد که بار مشکلات مادر را بیشتر می کنند و … همه و همه آماده اند تا روایت یک خطی مادر دورمانده از فرزند را کمی جان ببخشند

و ظرفیت قصه را برای بیشتر شدن تعداد قسمت های سریال بالا ببرند. اتفاقاتی که در «کیمیا» کمتر شاهدش بودیم و قصه کیمیا و داستان های فرعی اش جذابیت و اهمیت بیشتری داشتند. با همه اینها شاید بتوان از آنها به عنوان نقاط ضعف قصه «آنام» نام برد. اما جواد افشار یک بار دیگر موفق شده مخاطبان را پای تلویزیون بنشاند و قصه اش را برای شان روایت کند و آنها را برای دانستن ادامه قصه مشتاق نگه دارد. این نکته مثبت تقریبا در همه کارهای افشار به چشم می خورد و برای همین هم هست که او به زودی با ساخت یک سریال زنانه دیگر، این بار با یک شخصیت ویژه تاریخی به تلویزیون برخواهد گشت.

پس از «آنام» تلویزیون، سفارش ساخت سریالی درباره زندگی حضرت معصومه را به این کارگردان داده است تا او اگر تاریخی هم می سازد، باز کاراکتر اصلی قصه اش یک زن باشد و این بار یک پروژه الف ویژه را برای تلویزیونی که مدت هاست برای اینگونه پروژه های عظیم پول خرج نمی کند کلید بزند.

جواد افشار در گفتگو با سازندگی از ویژگی های درام «آنام» و تفاوت های سریال های ایرانی با سریال های ماهواره ای و همچنین انتخاب گلچهره سجادیه می گوید.

نقد سریال "آنام" / مادرانه‌ای مخاطب پسند

باور کنید ماهواره ندارم

نژلا پیکانیان: نام جواد افشار بعد از ساخت سریال های «مادرانه»، «کیمیا» «برادر» و … به عنوان کارگردانی که رگ خواب مخاطب دستش است و سریال هایش فارغ از خوب یا بد بودن مخاطبان زیادی جذب کرده شناخته شده است. گرچه عده زیادی جذب مخاطب را به علت عامیانه بودن قصه هایش می دانند. سریال «آنام» که این شب ها در حال پخش است اثر جدید دیگری از این کارگردان است که مشکلات یک مادر را به تصویر می کشد.

نکته ای که درباره سریال های شما وجود دارد این است که قصه آنها معمولا برای عوام جذاب است و به همین دلیل هم هست که عده زیادی از مردم با آنها ارتباط برقرار می کنند. دلیل این که سراغ این سبک قصه ها می روید، چیست؟

_ این حرفی که می گویید کاملا درست است. به هر حال من سال هاست در این عرصه کار می کنم. شاید آن اوایل ما به عنوان کارگردان انتخاب می شدیم، در واقع تهیه کننده یا شبکه فیلمنامه ای را به ما پیشنهاد می داد و مخا هم آن را می خواندیم و اگر هم شش دانگ و صددرصد دوستش نداشتیم، به جهت این که کار کنیم، تجربه کسب کنیم و بتوانیم جایگاه خودمان را پیدا کنیم کار می کردیم ولی از یک جایی به بعد من تصمیم گرفتم انتخاب کنم. این اتفاق بعد از سریال «مادرانه» افتاد و تا الان هم که به «آنام» رسیدیم، ادامه پیدا کرد. من این روزها به شدت روی فیلمنامه حساس هستیم.

واقعیت را بگویم برای من بزرگترین و مهمترین ویژگی و شگرد این است که خودم را جای مخاطب و مردم بگذارم. یعنی هر وقت فیلمنامه ای به دستم می رسد که کم هم نمی رسد، اولین کاری که می کنم چشمم را از زاویه نگاه کارگردان دور می کنم و به عنوان مخاطب و عادی ترین فرد جامعه و مردم به آن نگاه منی کنم. اگر احساس کنم آن فیلمنامه حرفی برای گفتن دارد و من دوستش دارم و قصه اش هم قابل پیگیری و جذاب است، قبول می کنم و بار دوم به لحاظ فنی آن را می خوانم تا ببینم به لحاظ کارشناسی و فنی کار درخوری هست و من می توانم دغدغه های شخصی ام را در آن لحاظ کنم یا خیر.

فارغ از همه این مسائل اما هنرمندان، برنامه سازان و اهالی فرهنگ و هنر رسالتی بر دوش شان است و آن ارتقا و بالا بردن سطح سلیقه مخاطب است. شمان چقدر در کارهای تان این دغدغه را دارید و فقط به فکر راضی کردن مخاطبی که شاید به دیدن یکسری داستان ها عادت کرده نیستید؟

_ اتفاقا من به فیلمنامه هایی که به دستم می رسد، دقیقا از همین منظر نگاه می کنم. وقتی می گویم خودم را جای مخاطب می گذارم یعنی او اولین نگاهش این است که کاری تکراری نباشد، نکته جدیدی برایش داشته باشد و حرفی هم برای گفتن، سرگرم کننده باشد و پند و آموزه اخلاقی هم در آن وجود داشته باشد. وقتی من از نگاه مخاطب به کاری نگاه می کنم اتفاقا به ارتقای سلیقه مخاطب توجه می شود، واگرنه خودخواهانه این قضیه این است که شما کاری را برای دل خودتان بسازی که نه به درد مخاطب بخورد و نه او را به لحاظ سلیقه، فهم اجتماعی، خانوادگی و شخصی و … ارتقا بدهد.

انتهای مطلب

امتیاز بدهید

تلگرام تجارت امروز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا