به گزارش تجارت امروز،رئيس سازمان برنامه و بودجه استان همدان با تأكيد بر اينكه بودجه سال 97 مبتني بر عملكرد است، عنوان كرده بود كه گردشگري به عنوان استراتژي توسعه استان از اولويت همدان در بودجه 1397 است.
خبری که پیش خبر آن 12 ساله است
اين در حالي است كه درست 12 سال پيش زماني كه در سال 1384 بر اساس سند چشمانداز 1404 و پس از مطالعات متعدد محورهاي توسعه استان همدان بر اساس گردشگري، كشاورزي، صنعت خدمات ترسيم شد و اين به آن معنا بود كه از همان زمان بايد اولويتها را محورهاي توسعه گردشگري به خود اختصاص دهد، اما هرگز اين مهم محقق نشد.
مسير توسعه صنعت گردشگري در استان همدان بر اساس ظرفيتها و پتانسيلهاي موجود ترسيم شد، مسيري كه همواره پر از پستي و بلندي و اماواگرها بود. اما به واقع اين مسير بر اساس كدام داشتهها و چرا و چگونه به گردشگري ختم شد؟ چرا هيچگاه برنامههاي مدون در قالب پژوهشهاي علمي كارآمد در رسانههاي تخصصي و مردمي منعكس نشد تا همه جمعيت يك ميليون و چند صد هزار نفري استان اين محور توسعه را درك كنند و مزاياي آن را بشناسند؟
استاندار همدان با شعار توسعه گردشگری از راه رسید
به خيلي دورترها گريز نزنيم، كافي است به همين 5 سال پيش نگاهي بيافكنيم، زماني كه نيكبخت به عنوان استاندار همدان راهي اين منطقه جغرافيايي از كشور شد و به محض ورود با قدرت اعلام كرد چرخهاي توسعه در همدان بايد با گردشگري بچرخد و به نقل از وي گردشگري موتور محرك اقتصاد استان همدان خواهد بود.
به محض ورود مدیر ارشد به استان، مديركل وقت را تغيير داد و با حمايت از مديركل تعيين شده در میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اعلام كرد بايد براي توسعه گردشگري همدان برنامه داشت و با برنامه پيش رفت.
روزگار به اين منوال گذشت اما تا به امروز هرگز خبري از ارائه طرح جامع گردشگري نشد و حتی از الصاق برنامههاي گردشگريمحور به پروژههاي شهري هم خبري نشد؛ بجز كلنگزني چند هتل در همدان كه البته آن هم در چرخه برنامه كشوري هتلسازي در زمان رياست سلطانيفر در سازمان ميراث فرهنگي رقم خورد و سهم ناچیزی از آن برنامه کلان نصیب همدان شد.
نداشتههایی زیر سایه داشتههایمان
به واقع هيچ اتفاق شاخصي به دامان گردشگري همدان چنگ نزد فرودگاه همچنان تعطیل مانده است، برند گردشگری همدان همچنان نامعلوم است در حالی که خرسندیم از جهانی شدن لالجین اما بستهبندی سفال همچنان مغفول مانده است. در حالی که مفتخریم به رسیدن ریل به همدان اما همچنان ایستگاه در دورافتادهترین جای شهر با یک مسیر ریلی جای خوش کرده است.
روزگار چرخيد و همدان به واسطه همان داشتههاي تاريخي و قديمي همچون عليصدر به عضويت سازمان جهاني جهانگردي درآمد و آنها هم همدان را به عنوان نماينده ايران در (UNWTO) يا سازمان جهاني جهانگردي ميزبان اجلاس سالانه خود در سال 2018 كردند اما در پس این اتفاق خوب همچنان کارهای بسیاری روی زمین مانده است که میتوانست در این سالها به انجام رسیده باشد.
اين اتفاقات كه دست در دست هم رقم خورد به يكباره ابر و ماه و خورشيد بهم گره زد تا متولیان امر يادشان بيايد گردشگري محور توسعه استان همدان بوده و هست اما آيا براي تحقق اين مهم فرصتها از دست نرفته است؟ و اگر رفته است آیا آنقدر جدی وارد می شویم تا با اعمال تصمیم گیری های منطقی راه توسعه را هموار کنیم.
آيا امروز در اين جايگاه آنقدر دستمان از برنامه و مديران كارآمد و بابرنامه پر هست كه با خيال راحت امورات را به مديران كارآمد بسپاریم؛ كه حالا خروجيهاي پر و پيمان انتظار محورهاي توسعه همدان را بكشند؟
امروز راه باز شده است، كارها روي روال افتاده است و چرخها به چرخش درآمدهاند؛ اما اگر تفكر گردشگري در ذهن جامعه محلي ريشه نزند؛ هنوز باور مردم استان با تحقق يافتن توسعه همدان با گردشگري بيگانه خواهد ماند. این مهم نیازمند اعمال برنامه مدیران خلاق در حوزه گردشگری است اما شرایط بیانگر آن است که؛ هنوز برخي از مديران به جاي نوآوري و اعمال خلاقيت در برنامهريزي و استفاده از توان بخش خصوصي و كارشناسان به دنبال پر كردن رزومههاي كاري هستند.
به واقع براي تولد تفكر گردشگري در ذهن جامعه محلي همدان از داشتن برنامه و مديراني با ايدههاي خلاق گردشگري در مضيقه هستيم.
هنوز معجزه تحول، توسعه و خلاقيت در گردشگري همدان رخ نداده است. هنوز پس از 12 سال كه از ترسيم سند چشمانداز با محوريت توسعه گردشگري در همدان ميگذرد ما در همان نقطه اول ايستادهايم و بس...
به آمارها دل نبندیم واقعیات را ببینیم
براي اثبات اين ادعا به آمار افزايش تعداد آژانسهاي مسافرتي دل نبنديم، به كارآمدي آنها در وارد کردن مسافر واقعي به واسطه اجراي تور همدانگردي به استان دقت كنيم. آيا اين مهم محقق شده است؟ آيا غير از اين است كه هنوز آژانسهاي مسافرتي ما در نقش راهيكنندگان مسافر از همدان ايفاي نقش ميكنند و هیچ تأثیری در تحول درآمد جامعه محلی به واسطه گردشگری ندارند؟
براي اثبات اين ادعا به آمار افزايش هتلها دل نبنديم، به درصد اشتغال هتلهايمان گريز بزنيم. آيا از اشغال 30 درصد هتلها در ايام عادی سال به غير از روزهاي پيك پا را فراتر گذاشتهايم.
و براي اثبات اين ادعا به آمار افزايش راهنمايان گردشگري يا ارائهدهندگان خدمات گردشگري در استان دل نبنديم؛ آيا توانستهايم از راهنمايان چند زبانه مسلط با برنامهريزي در همايشها، جشنوارهها و اماكن گردشگري به صورت اصولي بهره ببريم وكار معرفي داشتههاي همدان را به آنها بسپاريم؟
يا هر جشنوارهاي به همدان دادند، كارمندان ادارات را بسيج كرديم كه به تيم تشريفات و راهنمايان گردشگري و گردانندگان تورهاي گردشگري تبديل شوند و اصلاً اجازه نداديم پتانسيلهاي نيروي انساني خود را معرفي و ارائه دهند (مصداق اين ادعا جشنواره بينالمللي تئاتر كودك و نوجوان همدان است كه به ياري برنامهريزان خودشان بريدند و دوختند و كلي هم براي يكديگر كِيف كردند كه جشنواره برگزار شد) حال اينكه راهنماي گردشگري ما سالها خون دل خورد تا زبان جاذبههاي شهر باشد و ناديده گرفته شد و تخصص و داشتهاش در پستوي خانه نهان ماند. اصلاً از ديد برنامهریزان مهم نبوده و نيست.
از کجا به کجا خواهیم رسید؟
كلاه خود را قاضي كنيم از خود بزرگبيني دور شويم، بگوييم چقدر در مسير تغيير حركت كرديم؟ بگوييد از كجا به كجا رسيديم.؟
حالا در پس سكوت و رخوت چند ده سالهای که گردشگري محور توسعه سند چشمانداز شد، خبر افزايش 5 برابري بودجه در اين زمينه رسانهاي شده است. اما آيا به واقع در زمينه چگونگي اعمال اين بودجه هم كارشناسي قدم برداشتهايم؟ آيا اهداف اين مسير را مشخص كردهايم؟
آيا ميدانيم قرار است به واسطه افزايش اين اعتبار به كجا برسيم؟ آیا فرودگاه شهر توسعه مييابد يا پروازها؟
به ريلهاي راهآهن افزوده ميشود يا مسيرهاي ريلي؟
به تعداد هتلها اضافه ميشود؟ يا براي جذب گردشگر برنامه اجرا و اعتبار اعمال ميكنيم؟
به ازدياد رستورانها دل ميبنديم؟ يا نوع خدماتدهي به گردشگران را هدف قرار ميدهيم و آموزش را توسعه ميدهيم؟
به واقع به كجا خواهيم رسيد پس از اعمال اين بودجه 5 برابري؟
كوتاه سخن آنكه اگر از 12 سال پيش همگام با سند چشمانداز و محور تعيين شده توسعه در همدان با مديران با برنامه و هدفمند قدم برداشته بوديم امروز در چند قدمي برگزاری رويدادهاي جهاني در حوزه گردشگري در همدان مجبور نبوديم جلسات بينتيجه با خروجيهاي نامعلوم را تشكيل دهيم كه خروجي اخبار تكراري آنها نهتنها در بهبود حال گردشگران استان ثمري ندارد، بلكه نگراني براي چگونگي دستيابي به محورهاي توسعه واقعي بر اساس گردشگري را هم در اذهان جامعه محلي افزايش ميدهد حالا وقت عمل رسیده است از شعارزدگی و محافظهکاری در زمینه توسعه گردشگری دور شویم. وقت کوتاه و انتظارها بسیار است، یادمان باشد زود دیر میشود.