21 تیرماه مصادف با سالروز حمله رضاخان به مسجد گوهرشاد و کشتار صدها تن از مردم بیگناه مشهد بهنام روز «عفاف و حجاب» نامگذاری شده است. هرسال در ایام مذکور تبیین این موضوع و اجرای برنامههایی در این راستا در دستور کار متولیان و دغدغهمندان حوزه حجاب و عفاف قرار میگیرد و در هفته موسوم به آن، برنامههای بسیاری از سوی سازمانها، ارگانها و نهادهای دولتی و غیر دولتی برگزار شده و بسیاری از کارشناسان و مسئولان تلاش میکنند تا حق مطلب را با سخنرانی و نمایشگاه و کارگاه و مانند آن بهصورت حقیقی یا مجازی ادا کنند که امسال نیز همینگونه بود.
به گزارش تجارت امروز؛ گرچه مناسبتهای تقویمی فرصتی مناسب برای بیان بسیاری از مسائلی است که در طول سال درباره آن مناسبت چیزی بیان نمیشود، اما از سوی دیگر تهدید و آسیبی است که سبب میشود تا در طول سال کمتر به آن مقوله بپردازیم. هفته عفاف و حجاب نیز از همان مناسبتهای تقویمی است و سخن گفتن دراینباره در روزی که به آن متعلق بوده، در ذهن افراد مقاومت ایجاد میکند. اما وقتی اجمالاً به اقداماتی که در این مدت انجام میشود نگاه میکنیم، برنامههایی ازایندست به چشم میخورند؛ «برگزاری مسابقات فرهنگی، هنری و ورزشی، برپایی نمایشگاههای عفاف و حجاب و صنایع دستی، اعزام گروههای جهادی و مشاورهای به مناطق مختلف استان، تجلیل از زنان موفق در عرصههای مختلف و چادراولیها، مسابقه طراحی پوستر و موشنگرافی در فضای مجازی با موضوع عفاف و حجاب و فضاسازی شهری، اهدای بستههای عفاف و حجاب در سطح شهر و روستاها و غیره» یکی از نهادهایی که در هفته عفاف و حجاب در همدان برنامه داشت، بسیج جامعه زنان بود که به گفته رئیس سازمان بسیج جامعه زنان سپاه انصارالحسین (ع) همدان حدود «100 برنامه» در قالب 11 عنوان در نقاط مختلف استان برگزار شد. فارغ از نگاه خشدار و نوکتیز در صفروصدی دیدن مسائل، نگاهی به برنامههای اجراشده توسط بسیج و بسیاری از نهادها و دستگاهها نشان میدهد توقف متولیان و مسئولان در برنامههایی است که از دو دهه گذشته همواره برای تکریم حجاب صورت میگرفته است. برنامههایی که در شرایط فعلی نه تناسب چندانی با «واقعیتهای میدانی» داشته و نه با وضعیت «جامعه فعلی» ما همخوانی دارد که بخواهد اثرگذار باشد و اگر میخواست مؤثر باشد، اکنون وضعیت اینگونه نبود. به نظر میرسد اینکه درحال حاضر شرایط حجاب و پوشش و خیلی مسائل دیگر در این حوزه را متوقف به اهدای ملزومات حجاب و برگزاری همایش بدانیم، تخفیف مسئله است. همه ما میدانیم دشمن تمام ابزار و توانش را در میدان مقابله با حجاب در فضای مجازی و حقیقی بهکار گرفته و وضعیت خوبی از این حیث نداریم، همه ما هم به این «مفاهیم» واقف هستیم، اما آیا واقعاً ایندست اقدامات پاسخگوی هجمه دشمن است و یا صرفاً به درد ارائه گزارش کار میخورد؟ سؤال جدیتر این است که آیا برنامههای مذکور با «نیازسنجی» صورت میگیرد؟ و اگر جواب مثبت است، چه شاخصهایی برای «ارزیابی» و بازخوردگیری از این اقدامات در بین مردم و در راستای اهدافی چون تعمیق حجاب و حیا در جامعه وجود دارد؟ در خلال این برنامهها چه رویکرد اقناعی و گفتوگومحور وجود داشته و چه «الگویی» برای دختران و زنان در حجاب و پوشش ارائه میشود تا توانایی مقابله با الگوهای منفی فعلی را داشته باشد؟ در اینکه دهها نهاد در امر ترویج حجاب در جامعه نقش دارند و هریک بخشی از کار را برعهده گرفته و عموماً در راستای موازی هم انجام میدهند و خیلیها هم کار را رها کردهاند، تردیدی نیست؛ اما آیا واقعاً این اقدامات پاسخگوی سطح فعلی از مشکلات و معضلات موجود و پاسخگوی نیازها است؟ نیل به فرهنگ متعالی و قابل قبول در این عرصه با شعار امکانپذیر نیست؛ مدتها است که دیگر برگزاری نمایشگاه و فضاسازی شهری بدون کار تأثیرگذار و تخصصی برای نهادینه کردن حجاب جواب نمیدهد، همانطور که تقدیر نمادین از افراد محجبه عرصه سلامت! آنهم وقتی که همه مدافعان این جبهه درحال جهاد هستند که راهکار خوبی برای حفظ افراد محجبه نیست! این سؤال جدی همچنان بیپاسخ است که فارغ از اهدای گل و روسری و نظایر آن، آیا متولیان حواسشان به تحسین زنان و دخترانی بوده که صرفنظر از شبههپراکنیهای بسیار، در بحث حجاب همچنان حجاب زینبی خود را حفظ کردهاند؟ مسئولان چقدر از ظرفیت آنان برای تعمیق حجاب و عفت در جامعه استفاده میکنند؟ توجه به این نکته نیز ضروری است که چرا در برنامههای مذکور و مشابه آن حتی یک اثر از اقدام برای مردان جامعه و برنامهریزی جهت نقش آنها در حفظ حجاب و پوشش به چشم نمیخورد تا اینطور به ذهن متبادر نشود که همه بار عفاف و حجاب بر دوش «زنان» جامعه است؟ درحالی که یک نگاه اجمالی به وضعیت فعلی جاری در جامعه نشان میدهد این موضوع هم از اهمیت بالایی برخوردار است و مردان نباید به حاشیه امن رانده شوند. سخن پایانی اینکه وقتی لیبرالیسم از طریق دولتها به داخل نفوذ میکرد، بازارها را درمینوردید، رسانهها را فرا میگرفت، بر اخلاق عمومی تأثیر میگذاشت و حرص و مصرف را بهعنوان دو عنصر زیست مردم برجسته میکرد، وقتی بازارها انباشته از لباسهای نپوشاننده شده، مدارس در تبیین حجاب دلیلی جز بهشت و جهنم بلد نبوده و نیستند، اومانیسم از دانشگاهها روانه شده، فرهنگیکاران بیسلیقه نهایت خلاقیتشان تشبیه زن به شکلات بوده و بعضاً هست و بسیاری از نهادها و ارگانهای مسئول عریض و طویل کار خود را رها کردهاند، باید بپذیریم برگزاری نمایشگاه و برنامههای شعاری نهتنها کارگر نیست که ایبسا با ایجاد حالت فرسایشی از رسیدن به حل مسئله بهصورت تخصصی و تمیز و کار اقناعی و بلندمدت هم جلوگیری میکند. بهتر است اجازه دهیم که عملکرد ما مورد نقد قرار بگیرد تا شاید از خلال این بحثها به راه حلهای مؤثر و مناسب دست پیدا کنیم.