عوامل مختلفی در بی تفاوتی مردم نسبت به انتخابات و رای وجود دارد که از جمله آن را می توان در عملکرد ضعیف دولت، رفتارهای عجیب نمایندگان خانه ملت، قوه قضائیه و نهایتا شورای نگهبان دانست.

به گزارش تجارت امروز؛ با اینکه فقط 3 روز مانده تا آغاز رای گیری انتخابات ریاست جمهوری 1400 اما هنوز رنگ و بوی انتخابات در کشور حس نمیشود.
هر کدام به عنوان عاملی از عوامل پرداخت.
*عملکرد دولت
اگر بخواهیم به طور دقیق به علت سردی انتخابات بپردازیم باید افق نگاهمان را بازتر از 8 سال گذشته کنیم و نگاهی به 16 سال گذشته بیندازیم:
*دولت احمدی نژاد
احمدی نژاد با شعارهای پوپولیستی در سال 84 وارد عرصه انتخابات شد و با سیاست های عجیب در سیاست داخلی و خارجی از جمله حذف سازمان برنامه و بودجه و ادغام 2 وزارتخانه بزرگ و البته رفتار سخیف و نسنجیده در سیاست خارجی باعث ورود ایران به شرایط تحریمی جدید زیر مجموعه سازمان ملل شد و بحران اقتصادی را در کشور بوجود آورد.
چیزی که ذهن مردم را درگیر کرد سخنرانیهای بگم بگم های احمدی نژاد بود و در نهایت نیز چیزی نگفت؛ اما با سیاستهای اقتصادی انقباضی بخش تولید در کشور را به سمت نابودی کامل پیش برد.
*دولت روحانی
دولت روحانی با حمایت بزرگانی چون خاتمی و آیت الله فقید هاشمی رفسنجانی وارد میدان شد. الحق و الانصاف نیز عملکرد دولت حتی تا حدود یکسال پس از فوت آیت الله نیز قابل دفاع بود.
در آن دوره، مردم، گرداننده اصلی دولت حسن روحانی را آیت الله هاشمی رفسنجانی می دانستند و این زمزمه اصلی مردم کوچه و بازار بود.
* دوران پس از فوت آیت الله
اگر بخواهیم بزرگترین ضربه چند سال پس از انقلاب به رهبری را بیان کنیم قطعا فوت آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطر همه نقش میبندد. اما رحلت یار دیرین امام و رهبری برای دولت روحانی نیز ضربهای بزرگ به حساب میآمد چرا که کابینه روحانی از افرادی تشکیل شده بود که عموما یا با وی هم تراز بودند و یا توانمندتر و تنها دلیل آشکار نشدن اختلافات در کابینه فصل الخطاب بودن آیت الله بود.
پس از ایشان روحانی با بیشتر اعضای کابینه درگیر شد و این درگیری درونی دولت را با چالش مواجه کرد.
در کنار این موضوع ظهور فردی مانند ترامپ نیز باعث تنش و بحران شدید در اقتصاد جهان و البته ایران شد که به واسطه علل برونی و درونی موجود در داخل و خارج کشور عملا دولت را به گوشه رینگ انداخت و دولت روحانی را به دولت شعار تبدیل کرد.
*عملکرد مجلس
انتخابات سال 98 مجلس که با حذف بسیاری از چهرههای مطرح اصلاح طلب آغاز شد و نهایتا به پیروزی بی قید و شرط اصولگرایان در انتخاباتی سرد با پایین ترین درصد مشارکت تمام دوران انقلاب انجامید کشور را در شرایط جدیدی قرار داد.
تندروهای اصولگرا که بیش از 100 صندلی از 292 صندلی مجلس را در اختیار داشتند شروع به تاخت و تاز در تمام عرصههای بی ربط با ربط به مجلس کردند و رفتار آنان تاکنون نه تنها در شان ملت که در شان مجلس نیز نبوده است و مردم را با گروهی تمامیت خواه مواجه و به تردید فرو برد.
*برخورد با مفسادن بزرگ و فراموش کردن مردم
فساد در سیستم اقتصادی کشور بر کسی پوشیده نیست. به نظر بنده این فساد در تمام قوا از جمله قوه قضائیه است.
در دوران کوتاه حضور آیت الله رئیسی در مسند ریاست قوه قضائیه پروندههای فساد اقتصادی بزرگی در کشور پیشرفت جدی داشت و یا باز شد که نشان از پویایی و صلابت این قوه داشت.
در نگاه کلیتر به قوه قضائیه میبینیم که سرعت بررسی پروندههای بزرگ بیشتر شده است اما در پروندههایی که عامه مردم درگیر هستند همچنان کندی عملکرد قوه و فسادهای ریز و درشت و زدوبندها ادامه دارد که خود علت سرخوردگی مردم از دادگری نظام است.
*شورای نگهبان
شورای نگهبان نیز در دو دوره انتخابات 98 و 1400 با رفتاری غیر قابل پیش بینی نشان داد که تمایلات حزبی در آن قدرت بیشتری دارد تا اراده قانون اساسی. رد صلاحیتها در انتخابات مجلس گذشته و ریاست جمهوری پیش رو که عموما مستبدانه و بدون شفاف سازی لازم حتی به درخواست رد صلاحیت شدگان بوده است خود بزرگترین دلیل ناامیدی مردم از انتخابات و تبدیل شدن انتخابات به انتصابات است.
رد صلاحیتهای شورای نگهبان، بیش از پیش فضا را سرد کرد و در فاصله ۳ روز مانده به پایان تبلیغات، فضا انتخابات گرم نشده و بعید است در این فرصت باقیمانده نیز اتفاقی بیافتد.
*حرف آخر
مردم حق قانونی، خدادادی و مسلم دارند تا با حضور در انتخابات تصمیم و رای خود را به حاکمیت نظام اعلام و دیکته کنند و قهر کردن با صندوق مشکلی را حل نخواهدکرد، اعتقاد دارم عدهای به دنبال سوق دادن جمهوری اسلامی به سمت حکومت اسلامی هستند.
در این شرایط واجب است مردم برای دفاع از جمهوریت به پای صندوقها بیایند تا نظر خود را اعلام کنند.
انتهای خبر// ا م