
به گزارش تجارت امروز؛ همواره پیش روی کسبوکار چالشهای گوناگون و وضعیتهای قابل پیشبینی و غیرقابلپیشبینی زیادی قرار دارد اما در کسبوکارهای ایرانی چند گزاره مهم همیشه سادهانگاری میشوند و مدیران با تحلیلهای سطحی از کنار آنها میگذرند.
در ایران پیش روی صاحبان کسبوکار همواره چالشهایی وجود دارد که میتوانند حالتهای متفاوت به خود بگیرد ولی هرگونه پیشبینی در خصوص این مقادیر نمیتواند بهطور دقیق صورت بگیرد. چالشهایی که اگر برایشان برنامه نداشته باشید به بحران تبدیل میشوند.
تجربیات سالهای اخیر نشان داده است که بسیاری از متغیرهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به هم وابسته هستند و یا بر رویهم اثر میگذارند؛ انتخابات امریکا به همه نشان داد که در مورد آینده باید بااحتیاط بیشتری تحلیل و پیشبینی کرد تا بفهمیم که این دست متغیرها ذاتاً نامطمئن هستند.
تحریم
حتی این روزها که پیشبینی میشود برجام در حال نهایی شدن است؛ توافق در دسترس نیست؛.چراکه بایدن احتمالاً برای بازگشت به برجام شروطی دارد که ممکن است موردپذیرش ایران نباشد. در کنار این موضوع باید ناراحتی گروهی از دلواپسان و تندروها از امضای برجام را نیز در نظر گرفت. کسانی که مذاکره با امریکا یا مخالف ایدئولوژیشان یا برخلاف منافعشان است؛ در هر دو حالت این گروهها به سنگاندازی درراه برجام عادت دارند. موضوع دیگری که توافق را به چالش میکشد عدم دستیابی دمکراتها به اکثریت سنای امریکا است. درنهایت پیشبینی این است که توافق اتفاق میافتد؛ اما چیزی که اهمیت دارد زمان و مفاد آن است.
احیای اقتصاد ایران و جهان در پساکرونا
واکسنهای مختلفی که برای کرونا ویروس تولیدشده است؛ نشان از پایان یافتن عمر این ویروس؛ حداقل با شدت فعلی دارد. اما کسی نمیتواند زمان قطعی برای پایان دوران کرونایی ایران و جهان را ارائه دهد.
عامل زمان در پایان دوران کرونا یک متغیر جدی تصمیمگیری است. ریسکهای دیگری هم هستند؛ خطر ناشی از بحرانهای مالی پساکرونا، تصمیمات بانکهای مرکزی کشورها در دوران کرونا و افزایش حجم نقدینگی زمینه را برای افزایش تورم و افزایش بدهیهای دولت فراهم میآورد.
با توجه به موارد بالا ما با دو پیشفرض روبرو هستیم:
اول آنکه اگر توافق برجام امضا نشود و در ادامه مسیر محدودیت درآمد نفتی دولت ادامه مییابد. روند سرمایهگذاری داخلی همچنان نزولی میماند؛ چراکه دولت در لایحه بودجه 1401 سهمی کمتر از 10 درصد به بخش عمرانی اختصاص داده است. این یعنی پروژه جدیدی نخواهد بود و مجموع این اتفاقات باعث تداوم ضعف سرمایهگذاری خارجی در کشور میشود.
در کنار این موارد عدم جهش در تقاضای جهانی به دلیل عبور سخت از دوران کرونا را نیز میتوان بهعنوان عاملی مهم در پیشبینی در نظر گرفت.
در حالت دوم اما؛ توافق هستهای انجامگرفته و با سرازیر شدن پولهای بلوکهشده ایران در خارج از کشور سرمایهگذاری داخلی توسط دولت انجام میگیرد. به همین علت سرمایهگذاری خارجی نیز رشد میکند و همزمان با رفع موانع فروش نفت، درآمدهای نفتی نیز افزایش پیدا میکند. در کنار این فرضیه پیشبینی کنید که اگر دنیا بتواند با سرعت زیاد از کرونا عبور کند؛ چقدر افزایش تقاضای کالاهای پایه در جهان رشد میکند؟
شما میتوانید بین این دو حالت که خوشبینانهترین حالت و بدبینانهترین حالتها در نظر میگیرد نیز حدی طیفی در نظر بگیرید؛ اما توجه داشته باشید که امضا توافق یا عدم توافق؛ معجزه اقتصادی در پی نخواهد داشت چراکه ساختار کشور تغییر بنیادین نخواهد کرد و دوباره بعد از یک جهش کوتاهمدت به مسیر میانگین تاریخی بر خواهد گشت.
در ادامه این گزارش بخوانید:
انتهای گزارش// ا.م