
امیر محمدی در یادداشتی برای پایگاه خبری تجارت امروز نوشت: امروز وضعیت اقتصادی کشور بد است. این به معنای حکمرانی غلط نیست؛ به معنای سیاستگذاری اقتصادی غلط است. در اصل عدم توانایی در کنترل نرخ تورم در دولتهای پس از انقلاب باعث شده است که امروز با ابرچالش تورمی مواجه شویم. ابر چالشی که همراه با تحریمها و رکود اقتصادی فعلی جیب دولت و مردم را توأمان خالی کرده است.
مالیات غیرمستقیم در اصل داراییهای مردم را به دولتها منتقل میکند و در مقابلش دولتی به وجود میآورد که نه قدرتمند است و نه پاسخگو؛ به عبارت بهتر برعکس مالیات مستقیم که یک مکانیسم پاسخگو کردن دولتها به مردم است؛ مالیات تورمی یا همان مالیات غیرمستقیم در مکانیسم غیر شفاف مصادره اموال مردم به نفع حکومتها است.
این نوع مالیات به دلیل آنکه ذات پنهانکاری در خود دارد میتواند باعث بیاعتمادی مردم به دولت میشود. چراکه دولت طبیعتاً در این شرایط نه میتواند مسئولیت گرانی را بپذیرد و نه میتواند با آن مقابله کند؛ این مهم موجب بیثباتی اقتصادی در جامعه میشود.
جامعهای که به دولتها امیدی ندارد و آیندهای برای خود متصور نیست به سمت بیاخلاقی سوق پیدا میکند. آمارها نشان از کاهش شدید نرخ ازدواج و افزایش رو به رشد جرائم ازجمله سرقتهای خشن، تجاوز، تنفروشی و مصرف مواد مخدر دارد؛ اینها با فرهنگسازی و ساختن برنامههای تلویزیونی درست نمیشود؛ جامعه در مرحله اول؛ ثبات اقتصادی میخواهد تا بتواند برای آینده خود برنامهریزی کند.
وقتی جوانی با داشتن شغل در جامعه امکان خرید خودرو از محل درآمد سه یا چهار سال خود را ندارد و نمیتواند با درآمد ۱۰ یا ۲۰ ساله خود برای خانوادهاش سرپناهی ایجاد کند؛ در زمان حال زندانیشده است.
تورم امید به آینده را از بین میبرد؛ درنتیجه جامعه به سمت زندگی در حال میرود؛ لذتجوییهای موقت، افراد کوتاهمدت نگر و تا حد زیادی خشن ثمره این اتفاقاند. ناامیدی ایجادشده در کشور در حال تبدیلشدن به خشمی است که نتیجه عدم رشد افراد است و یکی از علل اصلی آن تورم افسارگسیخته است.
درنتیجه این اتفاقات میل جامعه و مخصوصاً جوانان به هیجانات کاذب نظیر رانندگی با سرعتبالا و انجام حرکات خطرآفرین؛ استفاده از مواد مخدر و روابط جنسی پرخطر، حتی کارهایی نظیر خفتگیری و زورگیری است؛ چراکه فرد امیدی به آینده ندارد و لذت لحظهای را هدف زندگی قرار میدهد یا هر چیزی که بتواند لحظه حال را معنی کند.
تورمهای شدید معنای آینده را میگیرد و آدمها را در زمان حال زندانی میکند. این زندانی شدن فرد را بیتفاوت به جامعه بار میآورد و خشن میکند چراکه احساس ناامنی میدهد؛ تورم بهشدت انسانها را سودجو و پولجو میکند؛ نه به این معنا که پول برایشان اهمیت پیدا میکند بلکه پول برایشان اطمینان بخشی پیدا میکند.
مسئولین اگر به دنبال ادامه حکمرانی تا رسیدن به آرمانهای امام راحل و رهبر معظم انقلاب هستند باید امید به آینده را در جامعه افزایش دهند. این امر محقق نمیشود مگر آنکه بتوان نقشه راهی برای نسلهای جوان و نوجوان ترسیم کرد که در آن صاحب آنچه از ملزومات معمول زندگی است شوند.
انتهای مطلب/