
به گزارش تجارت امروز؛ جنگ اوکراین و روسیه باعث نگرانیهای جهانی در مورد امنیت غذایی شده است. آمریکا و برخی کشورهای غربی درحالیکه تحریمهای فزایندهای را علیه روسیه وضع و این کشور را به استفاده از غذا بهعنوان سلاح متهم کردهاند چین را نیز مورد هدف قرار دادهاند. درواقع چندین رسانه آمریکایی دولت چین را به انبار کردن بیش از نصف ذرت و گندم جهان متهم کردهاند و این کار را عامل بروز بحران غذایی در جهان دانستهاند.
اتهامات ساختهشده علیه چین توسط رسانههای آمریکا و سایر کشورهای غربی بهدوراز واقعیت است. این رسانهها سعی دارند با تشدید نگرانیها در مورد بحران غذایی، چین را در نزد مردمی که اطلاع دقیقی از حقایق ندارند بهعنوان عامل بروز این بحران معرفی کنند.
اما حقیقت آن است که ناامنی غذایی دنیا مشکلی است که از سالها پیش آغازشده است. این مشکل در سال جاری و تحت تأثیر عوامل مختلفی ازجمله شیوع کرونا، درگیریهای ژئوپلیتیک، افزایش قیمت انرژی و شرایط نامساعد آب و هوایی وخیمتر شده است. غرب به رهبری آمریکا چین را به انبار کردن مواد غذایی متهم کرده و موضوع استفاده از غذا بهعنوان سلاح را برجسته نموده تا انگشت اتهام گرانی مواد غذایی و انرژی در جهان را از آمریکا به سمت چین نشانه بگیرد.
اما برخلاف ادعای غرب مبنی بر انبار کردن غذا توسط چین، این آمریکا است که از غذا بهعنوان سلاح، چه در بخش تولید و چه در بخش تجارت استفاده کرده است؛ و با توجه به اینکه آمریکا اولین و بزرگترین اقتصاد استفادهکننده از غذا بهعنوان سلاح است و مدتها این کار را انجام داده است باید مسئولیت اصلی و عمده گرانی مواد غذایی و بروز بحران غذایی در جهان را متوجه این کشور دانست.
برخی از کشورهای مهم صادرکننده غذا مثل آمریکا اغلب از غذا بهعنوان سلاح استفاده کردهاند تا به اهداف سیاسی خود نائل آیند. ارل بوتز وزیر کشاورزی آمریکا در دولتهای ریچارد نیکسون و جرالد فورد علناً اعلام کرده است که "غذا یک سلاح است".
او پیشنهاد کرده است دولت آمریکا از غذا بهعنوان سلاح در روابط دیپلماتیک خود با سایر کشورها استفاده کند. با توجه به گستردگی و حجم بالای تولید محصولات کشاورزی در آمریکا این کشور میتواند هر کشور دیگر را با توقف صادرات مواد غذایی وادار به تسلیم کند. آمریکا باهدف توسعه نفوذ خود در روابط بینالملل بارها چنین کاری را انجام داده است.
این سیاست در طول زمان تکامل پیداکرده است و اکنون به سیاست پیچیده "کمکهای خارجی و تحریم" تبدیلشده است. آمریکا با بهرهگیری از امکانات دولتی، سرمایه و شرکتهای تجاری و با تکیهبر برنامههای کمک غذایی و انقلاب سبز که به معنای تحول فنّاورانه در حوزه کشاورزی است توانسته است نفوذ و هژمونی خود در حوزه غذای جهان را برقرار و تثبیت کند.
آمریکا بیشترین تعداد تحریمها علیه کشورهای دیگر را وضع کرده است. بر اساس گزارش گری هاپبور عضو موسسه اقتصاد بینالمللی پیتر سون، از دهه ۱۹۵۰ به اینسو ۱۰ تحریم غذایی علیه کشورها در جهان به اجرا گذاشتهشده است که ۸ عدد از این تحریمها را دولت آمریکا به اجرا گذاشته است.
برای مثال دولت آمریکا طی سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۸۱ در واکنش به حمله شوروی سابق به افغانستان این کشور را هدف تحریم غلات قرارداد. علاوه بر بهانههای سیاسی و دیپلماتیک، برخی تحریمهای آمریکا علیه سایر کشورها نیز به بهانه کمبود تولید داخل انجامگرفته است. در سال ۱۹۷۳ دولت آمریکا بهطور کوتاه صادرات دانه سویا به شوروی و برخی کشورهای اروپای شرقی را متوقف کرد و مدعی شد این کار باهدف جلوگیری از افزایش قیمتهای داخلی و حفظ ثبات بازار داخلی انجامگرفته است.
انجام کمکهای غذایی با نام کمکهای بشردوستانه نیز ابزار مهمی در دست آمریکا برای توسعه نفوذ خود در بازار غذای جهان است. آمریکا طی سالها یارانههای گسترده و اقدامات حمایتی دیگری را برای کشاورزان آمریکایی اختصاص داده است که این کار به تولید بیشازاندازه غذا در آمریکا منجر شده است.
بر اساس قوانین آمریکا کمکهای غذایی باید با محصولات کاشته شده در آمریکا انجام گیرد. بهاینترتیب بازار جهانی باسیل غذای رایگان آمریکا پر میشود که این کار مانع رشد و توسعه کشاورزی محلی میشود. عدم توسعه کشاورزی در کشورهای هدف، بهنوبه خود وابستگی آنها به کمکهای آمریکایی را افزایش میدهد و وخامت اوضاع را بیشتر کرده و این چرخه ادامه پیدا میکند. آمریکا از طریق این ابزارها به اهداف سیاسی متعددی در سطح بینالمللی دست پیداکرده است.
امروز، دولت آمریکا در مواجهه با تورم فزاینده داخلی و کاهش عرضه غذا در جهان، دوباره برنامه استفاده از غذا بهعنوان سلاح را فعال کرده است.
چهار شرکت بزرگ، کنترل تجارت ۸۰ درصد غلات جهان را در دست دارند. از این چهار شرکت به نامهایای دی ام، بونگ، کارگیل و لوئیس دریفوز تنها یک شرکت یعنی لوئیس دریفوز غیر آمریکایی است. این چهار شرکت بر فرآیند تجارت غلات دنیا تسلط دارند.
بهعلاوه آمریکا یکی از مهمترین بورسهای تجارت و مبادله غلات در جهان را در خود جایداده است و نقش مهمی در قیمتگذاری غلات در بازار جهانی دارد. به دلیل نبود نظارت مؤثر و نظاممند و وجود قوانین تجاری حسابنشده در آمریکا شاهد بودهایم که قیمت جهانی غلات بهطور مکرر بالا و پایین شده و نوسانهای شدیدی را تجربه کرده است.
چین یکی از کشورهای مهم تولیدکننده و مصرفکننده غذا در جهان است و این کشور اهمیت زیادی برای موضوع امنیت غذایی قائل است. چین برای تضمین خودکفایی در تولید غلات و تضمین امنیت غذایی مردم خود سیاست امنیت غذایی را در پیشگرفته است. این کشور برنامههایی را برای حفاظت از زمینهای کشاورزی و کشت پایدار به اجرا گذاشته است و با بهکارگیری فنّاوریهای جدید سعی کرده است تولیدات کشاورزی را افزایش دهد.
بهعلاوه چین یکپنجم جمعیت جهان را در خود جایداده است. این در حالی است که تنها ۹ درصد زمینهای قابلکشت و ۶ درصد آب قابلاستفاده جهان را داراست و بااینوجود نقش مهمی در تأمین امنیت غذایی جهان ایفا میکند.
چین همچنین به تعهدات بینالمللی خود برای افزایش تولیدات غذا در کشورهای درحالتوسعه عمل کرده است. این کشور بیشترین کمکهای مالی و تخصصی در چارچوب برنامه کمکهای فائو به سایر کشورها را ارائه میدهد.
بهعلاوه باوجود شیوع کرونا در سال ۲۰۲۰، این کشور تجارت مواد غذایی را محدود نکرده و اقدام به خرید تهاجمی و جمعآوری مواد غذایی از سطح بازار جهانی ننموده است. بلکه چین به ابتکارات سازمان ملل برای تثبیت عرضه جهانی غذا با ارائه کمکهای اضطراری به بسیاری از کشورها پاسخ مثبت داده است.
برخلاف ادعای غرب، چین قربانی افزایش قیمت جهانی غذا بوده است. اطلاعات گمرک چین نشان میدهد در سال ۲۰۲۱ این کشور ۷۴.۸ میلیارد دلار غذا وارد کرده است که معادل تنها ۴.۳ درصد کل واردات غذا در جهان است. واردات غذای چین در این سال تقریباً برابر و یا حتی کمتر از سالهای قبل بوده است و افزایش دلاری واردات چین به دلیل افزایش قیمتها بوده است.
افزایش قیمت جهانی غذا میزان پولی که چین برای واردات غذا در ماههای ژانویه تا آوریل صرف کرده را ۵ میلیارد دلار افزایش داده است. این آمار نشان میدهد که چه کشوری از گرانی مواد غذایی سود میبرد و چه کشوری زیان میبیند. امنیت غذایی برای حفظ صلح و توسعه بینالمللی ضروری است.
همچنین باید همکاریهای بینالمللی برای توزیع عادلانه غذا در جهان و توسعه پایدار صنعت تولید غذا افزایش پیدا کند. در این خصوص، این آمریکا است که باید در سیاستها و اقداماتش تجدیدنظر کند.
انتهای مطلب