اقتصاد کلاناخبارسیاسی

ضرورت بازنگری در سیاست خارجی و مالی ایران در آستانه‌ی استقرار نظم نوین جهانی

در شرایطی که ایران در معرض فشارها و تهدیدات مستقیم ایالات متحده و متحدان منطقه‌ای آن، به‌ویژه رژیم صهیونیستی، قرار دارد، همچنان گروهی در داخل کشور بر بازگشت به نظم پیشین تأکید دارند؛ نظمی که حتی معمارانش سال‌هاست به فرسایش و کاهش نقش آن در معادلات جهانی اذعان کرده‌اند.

میلاد غلامرضازاده کارشناسی ارشد آموزش بین‌المللی زبان چینی دانشگاه مطالعات بین الملل شانگهای در یادداشتی برای تجارت امروز نوشت:

در زمانی که واژگانی چون «نظم نوین جهانی» و «چندجانبه‌گرایی» به‌طور گسترده در ادبیات سیاسی کشور شنیده می‌شود و در اندیشکده‌ها و محافل دانشگاهی مورد بحث قرار می‌گیرد، متأسفانه در عرصه‌ی عمل و سیاست‌گذاری هنوز نشانی از نگرش تحولی و راهبردی متناسب با این تحولات دیده نمی‌شود.

در شرایطی که ایران در معرض فشارها و تهدیدات مستقیم ایالات متحده و متحدان منطقه‌ای آن، به‌ویژه رژیم صهیونیستی، قرار دارد، همچنان گروهی در داخل کشور بر بازگشت به نظم پیشین تأکید دارند؛ نظمی که حتی معمارانش سال‌هاست به فرسایش و کاهش نقش آن در معادلات جهانی اذعان کرده‌اند و خود در پی سازوکارهایی برای جای‌گیری در نظم چندقطبی جدید هستند.

بی‌توجهی به تحولات منطقه‌ای و جهانی و استمرار نگاه‌های کوتاه‌مدت و محافظه‌کارانه، تنها به حذف تدریجی ایران از معادلات اقتصادی و سیاسی جهان و فرصت‌سوزی‌های پیاپی منجر خواهد شد. تجربه‌ی گذشته نیز نشان داده است که تکرار مسیرهای شکست‌خورده، کشور را از مسیر توسعه‌ی پایدار و نقش‌آفرینی بین‌المللی دور می‌کند. با این حال، شگفت‌انگیز است که برخی جریان‌هایی که در گذشته با رویکردهای نادرست خود موجب عقب‌ماندگی کشور شدند، بار دیگر بر تکرار همان مسیر تأکید دارند، مسیری که سرانجام آن از پیش روشن است.

اکنون در آستانه‌ی شکل‌گیری نظم نوین جهانی با محوریت کشورهای جنوب جهانی قرار داریم؛ نظمی که در آن سازمان‌ها و پیمان‌هایی مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای نقش فعال و تعیین‌کننده‌ای در طراحی ساختار اقتصادی آینده ایفا می‌کنند. در حالی که کشورهای عضو این ائتلاف‌ها در تلاش برای تثبیت جایگاه خود در نظم جدید هستند، گفتمان سیاست‌گذاری در ایران همچنان با ذهنیت دهه‌ی ۱۹۹۰ میلادی پیش می‌رود، گویی تحولات بنیادین ژئواکونومیک دو دهه‌ی اخیر نادیده گرفته شده است.

در این میان، اخبار ضد و نقیض درباره‌ی بریکس و بریکس‌پی نقل مجالس منتقدان رابطه با چین شده است. در نشست سالانه‌ی صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی، جاش لیپسکی، مدیر ارشد مرکز ژئواکونومیک شورای آتلانتیک در پاسخ به سوال خبرنگار دویچه‌وله که «تا چه اندازه جاه‌طلبی بریکس برای بازطراحی تجارت جهانی بدون دلار آمریکا واقع‌بینانه است؟» پاسخ داد «این کار بسیار پیچیده و دشوار است». لیپسکی توضیح داد که هم اعضای اولیه بریکس و هم کشورهای تازه‌پیوسته هنوز فاصله‌ی زیادی تا ایجاد هرگونه نظام مالی دارند که بتواند با سلطه‌ی دلار رقابت کند. با این حال، او تأکید کرد که این کشورها می‌توانند کانال‌های دوجانبه‌ای میان بانک‌های مرکزی خود ایجاد کنند تا ارزهایشان را مستقیماً با یکدیگر مبادله کنند، به این معنا که پرهیز از استفاده از دلار ممکن است و در واقع هم‌اکنون در حال وقوع است. او علت اصلی این روند را تحریم‌های یک‌جانبه و تعرفه‌های اقتصادی آمریکا دانست که بسیاری از کشورها را به این سمت سوق داده است.

بریکس‌پی سامانه‌ای دیجیتال است که کشورهای عضو بریکس برای تسویه‌حساب‌های بین‌المللی با ارزهای ملی خود در حال توسعه‌ی آن هستند. برخلاف تصور رایج، بریکس‌پی به‌معنای انتشار پول جدید نیست، بلکه یک زیرساخت پرداخت و تسویه‌ی چندملیتی است که وابستگی به دلار و یورو را از میان برمی‌دارد. جنگ اوکراین و تحریم‌های غرب علیه روسیه نقش کاتالیزور را در تسریع توسعه‌ی این سامانه ایفا کرد و چین نیز با مشاهده‌ی احتمال وقوع شرایط مشابه برای خود، گسترش چنین شبکه‌ای را در دستور کار قرار داد.

اما مسئله‌ی کلیدی آینده، ایجاد شبکه‌ای مشابه سوئیفت است که بتواند ارتباطات بین‌بانکی را خارج از کنترل غرب مدیریت کرده و امکان دور زدن تحریم‌ها را فراهم سازد. پروژه‌هایی چون mBridge (شبکه‌ی پرداخت بین‌بانکی دیجیتال میان چین، هنگ‌کنگ، تایلند، امارات و عربستان) نمونه‌ی بارزی از این مسیرهای نوین است. کشورهای که در اینگونه پروژه ها مشارکت و فعالیت دارند، به‌ویژه روسیه و چین، با درک محدودیت‌های ناشی از تحریم‌ها و سیاست‌های تبعیض‌آمیز آمریکا، مصمم به کاهش وابستگی به دلار هستند. در همین راستا، اکنون درصد   بسیار بالایی از تجارت میان روسیه و چین با روبل و یوان انجام می‌شود. همچنین، چین در قالب طرح یک کمربند – یک راه با الزام کشورهای دریافت‌کننده‌ی سرمایه‌گذاری به بازپرداخت در قالب یوان، در حال تبدیل این ارز به واحد مالی جهان‌روا است.

امروز میدان اصلی رقابت جهانی بر سر کنترل زنجیره‌های ارزش در آسیای شرقی و مرکز ثقل جدید اقتصاد جهانی است. در چنین شرایطی، ایران به‌عنوان یک بازیگر مستقل منطقه‌ای، با دارا بودن یکی از بزرگ‌ترین منابع انرژی جهان و تنها تأمین‌کننده‌ی مستقل نفت چین از خارج از حوزه‌ی نفوذ آمریکا، از دیدگاه ژئواستراتژیک در موقعیتی بی‌بدیل قرار دارد. با این حال، همچنان برخی جذب سرمایه از کشورهایی را توصیه می‌کنند که منافع راهبردی خود را در بی‌ثباتی منطقه تعریف کرده‌اند، در حالی که مسیر واقعی توسعه در همکاری با قدرت‌های نوظهور شرقی نهفته است.

اکنون زمان آن فرا رسیده که با تعریف منافع ملی مشترک با چین، مسیر اتصال سپام به CIPS چین را هموار ساخت، اقدامی که می‌تواند بستری برای تبادلات مالی بدون دلار فراهم آورد و ایران را به یکی از حلقه‌های کلیدی شبکه‌ی مالی جنوب جهانی بدل کند. در شرایط تشدید تحریم‌ها و فشارهای مالی، دسترسی ایران به چنین شبکه‌هایی بیش از هر زمان ضروری است؛ زیرا این سیستم‌ها امکان انجام تراکنش‌های بانکی میان کشورهای عضو را بدون وابستگی به دلار یا نظارت غربی فراهم می‌کنند.

پرسش اساسی آن است که آیا سیاست‌گذاران ایرانی اراده‌ی لازم برای درک واقعیت‌های نوین جهان و بازنگری بنیادین در سیاست‌های اقتصادی و خارجی کشور را دارند؟ آیا زمان آن نرسیده است که به‌جای جست‌وجوی راه در بن‌بست‌های غربی، به‌سوی روابط استراتژیک واقعی، ملموس و متقابل با قدرت‌های نوظهور شرق حرکت کنیم؟

چنین تغییری می‌تواند نه‌تنها سرمایه‌گذاری و انتقال فناوری، بلکه تقویت زیرساخت‌های دفاعی و جایگاه ژئواکونومیک ایران را در پی داشته باشد، این گامی حیاتی برای بازیابی نقش ایران در معماری نظم نوین جهانی است.

امتیاز بدهید

تلگرام تجارت امروز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا