تأثیر تحریمها و نرخ ارز بر قیمت آهنآلات در ایران
بازار آهنآلات در ایران همیشه آینهای از تحولات سیاسی و اقتصادی کشور بوده است. هر بار که خبری از تحریم، توافق یا حتی شایعهی مذاکره منتشر میشود، نخستین بازاری که تحت تأثیر قرار میگیرد، بازار ارز و بهدنبال آن قیمت آهن آلات است. مهرماه ۱۴۰۴ نمونهی روشنی از همین ارتباط مستقیم بود؛ زمانی که با فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای بینالمللی، شوک ارزی سنگینی وارد شد و مقاطع فولادی مانند قیمت تیرآهن و میلگرد هم در مقطع کوتاهی با موجی از التهاب قیمتی مواجه شدند. در ادامه به بررسی اثرات کوتاه...

بازار آهنآلات در ایران همیشه آینهای از تحولات سیاسی و اقتصادی کشور بوده است. هر بار که خبری از تحریم، توافق یا حتی شایعهی مذاکره منتشر میشود، نخستین بازاری که تحت تأثیر قرار میگیرد، بازار ارز و بهدنبال آن قیمت آهن آلات است. مهرماه ۱۴۰۴ نمونهی روشنی از همین ارتباط مستقیم بود؛ زمانی که با فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای بینالمللی، شوک ارزی سنگینی وارد شد و مقاطع فولادی مانند قیمت تیرآهن و میلگرد هم در مقطع کوتاهی با موجی از التهاب قیمتی مواجه شدند. در ادامه به بررسی اثرات کوتاهمدت و بلندمدت تحریمها بر بازار آهن و صنعت فولاد ایران میپردازیم.
شروع مکانیسم ماشه و شوک اولیه به بازار آهن
در ابتدای مهرماه، با اعلام بازگشت تحریمها، نرخ دلار به سرعت به مرز ۱۱۷ هزار تومان نزدیک شد. همین جهش کافی بود تا قیمت مقاطع فولادی از میلگرد و تیرآهن گرفته تا پروفیل و ورق سیاه ، بهطور میانگین بین ۱۵ الی ۲۰ درصد گران شود. در واقع، قبل از اینکه اثرات واقعی تحریمها در صنعت فولاد دیده شود، تنها سایهی آن کافی بود تا بازار آهن در التهاب فرو برود.
این همان جایی است که رابطهی مستقیم نرخ ارز و قیمت آهنآلات در ایران آشکار میشود: افزایش نرخ دلار به سرعت انتظارات تورمی اثر میگذارد و به شکلی دومینویی، قیمت آهن را بالا میکشد.
اثرات کوتاهمدت تحریمها؛ از التهاب ارزی تا رکود تقاضا
در کوتاهمدت، تحریمها در بازار بیشتر جنبهی روانی و مالی دارند. در روزها و هفتههای نخست بازگشت تحریمها:
- نرخ ارز جهش میکند.
- قیمت مقاطع فولادی بالا میرود.
- تقاضا به صورت مقطعی افزایش یافته اما در ادامه تقریباً صفر میشود.
پیمانکاران و سازندگان که خریدهای خود را به تعویق انداختهاند به صورت مقطعی نیاز ماههای آینده را هم پیشخور میکنند. سرمایهگذاران نیز به جای ورود به پروژههای عمرانی یا خرید آهنآلات، به بازارهایی مثل دلار و طلا پناه میبرند. نتیجه آنکه، هرچند قیمتها افزایش مییابد، اما رکود در بازار آهن عمیقتر میشود.

اثرات بلندمدت تحریمها بر بازار آهن
اما با گذشت زمان، اثرات واقعی و ساختاری تحریمها بر صنعت فولاد و بازار آهن آشکار میشود. مهمترین آنها عبارتاند از:
۱. دشوارشدن روند صادرات فولاد
ایران در سالهای اخیر یکی از تولیدکنندگان مهم فولاد به ویژه میلگرد آجدار در منطقه بوده است؛ اما با بازگشت تحریمها، بسیاری از مشتریان منطقهای – بهویژه در حوزه خلیج فارس و آسیای میانه – به سمت رقبایی مثل ترکیه و چین میروند. چرا که هرگونه مراوده مالی و بانکی با شرکتهای ایرانی به سختی و با خطر جریمههای سنگین همراه میشود. این یعنی کاهش ارزآوری و اشباع بازار داخلی از مازاد تولید که فشار بر تولیدکنندگان فولادی را بیشتر از قبل میکند.
۲. اخلال در زنجیره تأمین
تحریمها واردات برخی مواد اولیه، قطعات و تجهیزات صنعتی را دشوار میکنند. از الکترود گرافیتی گرفته تا قطعات یدکی خطوط نورد، همه با چالش واردات و هزینههای چند برابری مواجه میشوند. این موضوع مستقیماً هزینه تولید آهن آلات را افزایش میدهد.
۳. محدودیت در انرژی
صنایع فولادی ایران وابستگی زیادی به گاز و برق دارند. با تحریمها، سرمایهگذاری برای بهینهسازی مصرف یا توسعه نیروگاهها دشوارتر از گذشته میشود. در کنار آن، با شروع فصل سرد، قطعی گاز در نیمه دوم سال بار دیگر تولید فولاد را محدود میکند.
۴. مشکل در بهروزرسانی تجهیزات خط تولید
صنعت فولاد برای حفظ رقابتپذیری نیازمند بهروزرسانی مداوم تجهیزات است. تحریمها این امکان را محدود میکند و باعث میشود بهرهوری کاهش یابد، هزینه تولید بالا برود و درنهایت کیفیت برخی محصولات افت کند.
تأثیر نرخ ارز بر هزینههای تولید و حملونقل آهن
افزایش نرخ دلار تنها روی قیمت مواد اولیه وارداتی اثر نمیگذارد. هزینهی حملونقل داخلی نیز متأثر از نرخ سوخت و قیمت دلار بالا میرود؛ مانند اعتصابات خرداد ۱۴۰۴ کامیونداران برای جبران هزینهها کرایههای بیشتری طلب میکنند و این افزایش مستقیم در قیمت نهایی آهنآلات خود را نشان میدهد.
از سوی دیگر، اگر دولت در واکنش به تحریمها مجبور به افزایش نرخ سوخت شود، ضربهی دیگری به بازار وارد خواهد شد. این عامل بهویژه برای پروژههای ساختمانی در مناطق دور از مراکز تولید فولاد بسیار تعیینکننده است.
رکود ساختوساز؛ حلقهی مفقوده بازار آهن
یکی از مهمترین عواملی که نباید نادیده گرفت، رکود سنگین در بخش ساختوساز است. تحریمها از اصلیترین عوامل رشد تورم هستند. افزایش قیمت مصالح، کاهش قدرت خرید مردم و خروج سرمایهگذاران از پروژههای عمرانی به دلیل افزایش تورم باعث شده است که تقاضای واقعی برای آهنآلات به شدت کاهش یابد.
این موضوع باعث میشود که حتی با وجود رشد قیمتها به دلیل نرخ ارز، بازار آهن نتواند رونق بگیرد. به بیان دیگر، ما با یک «رشد قیمتی رکودی» مواجه هستیم: قیمتها بالا میرود، اما فروش واقعی کاهش پیدا میکند.

خروج نقدینگی از بازار آهن به بازارهای موازی
با تشدید تحریمها و نا اطمینانی اقتصادی، نقدینگی از بازار آهن خارج شده و به سمت بازارهای سریعتر و مطمئنتر مثل طلا و ارز حرکت میکند. این خروج نقدینگی دو اثر دارد:
- بازار آهن از سرمایهی جاری خالی میشود و رکود عمیقتر میگردد.
- افزایش تقاضا در بازار ارز و طلا به نوسان بیشتر این بازارها و درنتیجه فشار دوباره بر قیمت آهن منجر میشود.
عوامل جانبی اما مؤثر بر بازار آهن
علاوه بر تحریم و نرخ ارز، چند عامل دیگر نیز میتوانند در ماههای آینده بر بازار آهن تأثیرگذار باشند:
- سیاستهای دولت در حوزه مالیات و عوارض صادراتی: هرگونه تغییر در بخشنامهها میتواند به سرعت بر قیمت بازار اثر بگذارد.
- بودجه عمرانی دولت: اگر دولت برای مقابله با رکود، بودجهای برای پروژههای عمرانی اختصاص دهد، بخشی از تقاضا دوباره فعال خواهد شد.
- بازار جهانی فولاد: با رکود جهانی فولاد و رقابت سنگین چین برای تصاحب بازارها، صادرات ایران با چالش جدی مواجه خواهد بود.
- انتظارات تورمی جامعه: حتی اگر تقاضای واقعی کم باشد، انتظارات تورمی باعث میشود فعالان بازار بهصورت هیجانی خرید کنند و این خود عاملی برای رشد مقطعی قیمتهاست.
قیمت آهن پس از بازگشت تحریمهای بینالمللی
بازار آهن ایران در نیمه دوم سال ۱۴۰۴ زیر فشار سنگین تحریمها و نوسانات ارزی قرار دارد. بازگشت تحریمها در مهرماه و فعال شدن مکانیسم ماشه، دلار را در همان ابتدا تا مرز ۱۱۷ هزار تومان بالا برد و قیمت آهنآلات را بین ۱۵ تا ۲۰ درصد افزایش داد؛ اما این تنها شروع ماجراست؛ مشکلات صادرات، محدودیتهای انرژی، عدم بهروزرسانی خطوط تولید، اخلال در زنجیره تأمین و رکود ساختوساز چالشهای بلندمدتی هستند که صنعت فولاد و بازار آهن باید با آنها دستوپنجه نرم کنند.
در شرایط تحریم سنگین برای فعالان بازار آهن، هوشیاری و مدیریت موجودی اهمیت ویژهای دارد. خرید پلهای، رصد مداوم نرخ ارز و در نظر گرفتن سناریوهای مختلف سیاسی و اقتصادی، میتواند راهکاری برای عبور از این شرایط پرنوسان باشد.
تأثیر تحریمها و نرخ ارز بر قیمت آهنآلات در ایران
بازار آهنآلات در ایران همیشه آینهای از تحولات سیاسی و اقتصادی کشور بوده است. هر بار که خبری از تحریم، توافق یا حتی شایعهی مذاکره منتشر میشود، نخستین بازاری که تحت تأثیر قرار میگیرد، بازار ارز و بهدنبال آن قیمت آهن آلات است. مهرماه ۱۴۰۴ نمونهی روشنی از همین ارتباط مستقیم بود؛ زمانی که با فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای بینالمللی، شوک ارزی سنگینی وارد شد و مقاطع فولادی مانند قیمت تیرآهن و میلگرد هم در مقطع کوتاهی با موجی از التهاب قیمتی مواجه شدند. در ادامه به بررسی اثرات کوتاهمدت و بلندمدت تحریمها بر بازار آهن و صنعت فولاد ایران میپردازیم.
شروع مکانیسم ماشه و شوک اولیه به بازار آهن
در ابتدای مهرماه، با اعلام بازگشت تحریمها، نرخ دلار به سرعت به مرز ۱۱۷ هزار تومان نزدیک شد. همین جهش کافی بود تا قیمت مقاطع فولادی از میلگرد و تیرآهن گرفته تا پروفیل و ورق سیاه، بهطور میانگین بین ۱۵ الی ۲۰ درصد گران شود. در واقع، قبل از اینکه اثرات واقعی تحریمها در صنعت فولاد دیده شود، تنها سایهی آن کافی بود تا بازار آهن در التهاب فرو برود.
این همان جایی است که رابطهی مستقیم نرخ ارز و قیمت آهنآلات در ایران آشکار میشود: افزایش نرخ دلار به سرعت انتظارات تورمی اثر میگذارد و به شکلی دومینویی، قیمت آهن را بالا میکشد.
اثرات کوتاهمدت تحریمها؛ از التهاب ارزی تا رکود تقاضا
در کوتاهمدت، تحریمها در بازار بیشتر جنبهی روانی و مالی دارند. در روزها و هفتههای نخست بازگشت تحریمها:
- نرخ ارز جهش میکند.
- قیمت مقاطع فولادی بالا میرود.
- تقاضا به صورت مقطعی افزایش یافته اما در ادامه تقریباً صفر میشود.
پیمانکاران و سازندگان که خریدهای خود را به تعویق انداختهاند به صورت مقطعی نیاز ماههای آینده را هم پیشخور میکنند. سرمایهگذاران نیز به جای ورود به پروژههای عمرانی یا خرید آهنآلات، به بازارهایی مثل دلار و طلا پناه میبرند. نتیجه آنکه، هرچند قیمتها افزایش مییابد، اما رکود در بازار آهن عمیقتر میشود.
اثرات بلندمدت تحریمها بر بازار آهن
اما با گذشت زمان، اثرات واقعی و ساختاری تحریمها بر صنعت فولاد و بازار آهن آشکار میشود. مهمترین آنها عبارتاند از:
۱. دشوارشدن روند صادرات فولاد
ایران در سالهای اخیر یکی از تولیدکنندگان مهم فولاد به ویژه میلگرد آجدار در منطقه بوده است؛ اما با بازگشت تحریمها، بسیاری از مشتریان منطقهای – بهویژه در حوزه خلیج فارس و آسیای میانه – به سمت رقبایی مثل ترکیه و چین میروند. چرا که هرگونه مراوده مالی و بانکی با شرکتهای ایرانی به سختی و با خطر جریمههای سنگین همراه میشود. این یعنی کاهش ارزآوری و اشباع بازار داخلی از مازاد تولید که فشار بر تولیدکنندگان فولادی را بیشتر از قبل میکند.
۲. اخلال در زنجیره تأمین
تحریمها واردات برخی مواد اولیه، قطعات و تجهیزات صنعتی را دشوار میکنند. از الکترود گرافیتی گرفته تا قطعات یدکی خطوط نورد، همه با چالش واردات و هزینههای چند برابری مواجه میشوند. این موضوع مستقیماً هزینه تولید آهن آلات را افزایش میدهد.
۳. محدودیت در انرژی
صنایع فولادی ایران وابستگی زیادی به گاز و برق دارند. با تحریمها، سرمایهگذاری برای بهینهسازی مصرف یا توسعه نیروگاهها دشوارتر از گذشته میشود. در کنار آن، با شروع فصل سرد، قطعی گاز در نیمه دوم سال بار دیگر تولید فولاد را محدود میکند.
۴. مشکل در بهروزرسانی تجهیزات خط تولید
صنعت فولاد برای حفظ رقابتپذیری نیازمند بهروزرسانی مداوم تجهیزات است. تحریمها این امکان را محدود میکند و باعث میشود بهرهوری کاهش یابد، هزینه تولید بالا برود و درنهایت کیفیت برخی محصولات افت کند.
تأثیر نرخ ارز بر هزینههای تولید و حملونقل آهن
افزایش نرخ دلار تنها روی قیمت مواد اولیه وارداتی اثر نمیگذارد. هزینهی حملونقل داخلی نیز متأثر از نرخ سوخت و قیمت دلار بالا میرود؛ مانند اعتصابات خرداد ۱۴۰۴ کامیونداران برای جبران هزینهها کرایههای بیشتری طلب میکنند و این افزایش مستقیم در قیمت نهایی آهنآلات خود را نشان میدهد.
از سوی دیگر، اگر دولت در واکنش به تحریمها مجبور به افزایش نرخ سوخت شود، ضربهی دیگری به بازار وارد خواهد شد. این عامل بهویژه برای پروژههای ساختمانی در مناطق دور از مراکز تولید فولاد بسیار تعیینکننده است.
رکود ساختوساز؛ حلقهی مفقوده بازار آهن
یکی از مهمترین عواملی که نباید نادیده گرفت، رکود سنگین در بخش ساختوساز است. تحریمها از اصلیترین عوامل رشد تورم هستند. افزایش قیمت مصالح، کاهش قدرت خرید مردم و خروج سرمایهگذاران از پروژههای عمرانی به دلیل افزایش تورم باعث شده است که تقاضای واقعی برای آهنآلات به شدت کاهش یابد.
این موضوع باعث میشود که حتی با وجود رشد قیمتها به دلیل نرخ ارز، بازار آهن نتواند رونق بگیرد. به بیان دیگر، ما با یک «رشد قیمتی رکودی» مواجه هستیم: قیمتها بالا میرود، اما فروش واقعی کاهش پیدا میکند.
خروج نقدینگی از بازار آهن به بازارهای موازی
با تشدید تحریمها و نا اطمینانی اقتصادی، نقدینگی از بازار آهن خارج شده و به سمت بازارهای سریعتر و مطمئنتر مثل طلا و ارز حرکت میکند. این خروج نقدینگی دو اثر دارد:
- بازار آهن از سرمایهی جاری خالی میشود و رکود عمیقتر میگردد.
- افزایش تقاضا در بازار ارز و طلا به نوسان بیشتر این بازارها و درنتیجه فشار دوباره بر قیمت آهن منجر میشود.
عوامل جانبی اما مؤثر بر بازار آهن
علاوه بر تحریم و نرخ ارز، چند عامل دیگر نیز میتوانند در ماههای آینده بر بازار آهن تأثیرگذار باشند:
- سیاستهای دولت در حوزه مالیات و عوارض صادراتی: هرگونه تغییر در بخشنامهها میتواند به سرعت بر قیمت بازار اثر بگذارد.
- بودجه عمرانی دولت: اگر دولت برای مقابله با رکود، بودجهای برای پروژههای عمرانی اختصاص دهد، بخشی از تقاضا دوباره فعال خواهد شد.
- بازار جهانی فولاد: با رکود جهانی فولاد و رقابت سنگین چین برای تصاحب بازارها، صادرات ایران با چالش جدی مواجه خواهد بود.
- انتظارات تورمی جامعه: حتی اگر تقاضای واقعی کم باشد، انتظارات تورمی باعث میشود فعالان بازار بهصورت هیجانی خرید کنند و این خود عاملی برای رشد مقطعی قیمتهاست.
قیمت آهن پس از بازگشت تحریمهای بینالمللی
بازار آهن ایران در نیمه دوم سال ۱۴۰۴ زیر فشار سنگین تحریمها و نوسانات ارزی قرار دارد. بازگشت تحریمها در مهرماه و فعال شدن مکانیسم ماشه، دلار را در همان ابتدا تا مرز ۱۱۷ هزار تومان بالا برد و قیمت آهنآلات را بین ۱۵ تا ۲۰ درصد افزایش داد؛ اما این تنها شروع ماجراست؛ مشکلات صادرات، محدودیتهای انرژی، عدم بهروزرسانی خطوط تولید، اخلال در زنجیره تأمین و رکود ساختوساز چالشهای بلندمدتی هستند که صنعت فولاد و بازار آهن باید با آنها دستوپنجه نرم کنند.
در شرایط تحریم سنگین برای فعالان بازار آهن، هوشیاری و مدیریت موجودی اهمیت ویژهای دارد. خرید پلهای، رصد مداوم نرخ ارز و در نظر گرفتن سناریوهای مختلف سیاسی و اقتصادی، میتواند راهکاری برای عبور از این شرایط پرنوسان باشد.






