شعر طنز | ای دریغا که صلاحیتم احراز نشد
بدترین نکته در این رد صلاحیت من/ آن که این مساله یک ذره خبر ساز نشد/ خواب دیدم که من آن کرسی و آن منصب را/ به کف آورده ام این بار، ولی باز نشد.
به گزارش تجارت امروز؛ به بهانه رد صلاحیت تعدادی از کاندیداهای ریاست جمهوری و شورای اسلامی شهرها…
ای دریغا که صلاحیتم احراز نشد
بخت و اقبال فرو بستهء من باز نشد
روزهایی که در اندیشه آن می خفتم
در دل ظلمت شب مانده و آغاز نشد
بدترین نکته در این رد صلاحیت من
آن که این مساله یک ذره خبر ساز نشد
خواب دیدم که من آن کرسی و آن منصب را
به کف آورده ام این بار، ولی باز نشد
“دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند”
قرعه با ما چه توان کرد که دمساز نشد
مهر تایید به پیشانی اغیار نشست
طالع ماست که جز حالت لج باز نشد
فِنچ همسایهء ما مرغ که نه شیر شده
محض دلگرمی ما مرغک ما غاز نشد
بس بگشتم که بپرسم سبب رد شدنم
لیک یک نکته به این رد شده ابراز نشد
در دلم بود شوم منتخب و صاحب رأی
قسمت این بود که در حق من اعجاز نشد.
انتهای مطلب