اقتصاد کلان

ظرفیت سازی گامی در جهت توسعه پایدار و هدفمند در جوامع محلی

مینا علی اسلام: سالهاست که بخشهای دولتی و غیر دولتی در کشور های مختلف دریافته اند که توسعه پایدار به ویژه در مناطق روستایی و جوامع محلی نیازمند بهره گیری از روشهای ترویجی است و در رهگذر این تغییر نگاه بود که به مرور مفاهیم مرتبط با توانمند سازی یا توان افزایی نیز آرام آرام در ادبیات مرتبط با این حوزه ها جای خود را باز نمود تا مروجین سابق به تسهیلگران امروزین تبدیل شوند.

به گزارش تجارت امروز؛ در این راه کشور ما نیز هر چند به کندی اما سرانجام راه های تعریف این مفهوم تازه را در برنامه ریزی های اجتماعی و اقتصادی گشود و شاهد انجام برخی فعالیت های منتهی به افزایش توان اجتماعات محلی در جهت مشارکت و همراهی برای بهبود شرایط محلی بودیم. اما مرور زمان نشان داد که توسعه پایدار، بهبود کسب و کارها و دست یابی به زیست بهتر ساکنان محلی به مفهوم و اقداماتی وسیع تر از توان افزایی نیازمند است.

چراکه برای ایفای نقش موثر افرادی که به توانمندی بیشتری دست یافته اند حتما می باید ظرفیت های لازم وجود داشته باشد و در غیر این صورت،  توان افزایی گاه می تواند منجر به مهاجرت و نقل مکان سرمایه انسانی بشود چرا که نیرو های توانمند در محیطی که ظرفیت لازم برای فعالیت را نداشته باشد قادر به اثر گذاری چندانی نیستند و افزایش دانش یا هرگونه توانمندی درونی فردی، گروهی و نهادی در صورتی که بروز عینی و بیرونی نداشته باشد منجر به تعارض داخلی خواهد شد و یا در بهترین شرایط نمودی از اتلاف منابع است.

لذا دلایلی از این دست، کارشناسان توسعه اجتماعی را به این باور رساند که پایداری فرایند توسعه، نیازمند مجموعه اقدامات لازم و همه جانبه ای است که امروزه آن را  با عنوان توسعه ظرفیت یا ظرفیت سازی می شناسیم.

این مفهوم که تنها اندکی بیش از دو دهه است که در ادبیات توسعه مطرح گردیده، همچنان در نزد متفکرین و فعالان مرتبط با این موضوعات به صورت ها و اشکال مختلفی تعریف می شود و نمودهای متنوعی برای آن وجود دارد.

با کاربرد عملی برنامه های توسعه ظرفیت، برخی از مهمترین  مواردی که مورد توجه قرار گرفته است عبارتند از :

  • ظرفیت های قانونی لازم و میزان بهره مندی برابر افراد و نهادهای غیر دولتی از آنها
  • ساختارهای لازم نهادی و تناسب آن با نیازهای توسعه و شکوفایی
  • به روز بودن مهارت نیرو ها و همخوانی آن با برنامه های منتهی به شکوفایی اقتصادی و اجتماعی ملی و محلی
  • روشهای تخصیص و جذب منابع و به تبع آن میزان و سهولت منابع در دسترس
  • توان حمایت گیری افراد و نهادهای اجتماعی و میزان توجه بخش های مختلف به نقش مسئولیت های اجتماعی
  • میزان سرمایه اجتماعی و توجه به عناصر اصلی آن به ویژه سهولت ارتباط و میزان اعتماد عمومی
  • ابزارها و ساز و کارهای ارتباطی و به روز بودن این امکانات و دسترسی بخش های محلی به آنها
  • معنا و مفاهیم پایه مورد لزوم برای شکوفایی و توسعه و وفاق عمومی در این ارتباط
  • مدیریت و چارچوبهای مدیریتی مشارکت محور و پایین به بالا
  • تدوین اسناد و برنامه ها با توجه نظرات تمامی دست اندرکاران و طراحی برنامه های اقدام به جای پرداختن صرف به چشم اندازهای گاه دور از دسترس
  • چارچوب ها و سازوکارهای مالی روز آمد و دسترسی به ابزارهای مالی چابک و متناسب

حال سوال اینجاست که چگونه می توان بستر لازم برای به انجام رساندن برنامه های توسعه ظرفیت را فراهم نمود تا با تلفیق توان افزایی و توسعه ظرفیت، زمینه های شکوفایی در سطوح ملی ، منطقه ای و محلی را شاهد باشیم؟

در پاسخ به این پرسش نیز راهکارهای مختلفی تاکنون به آزمون خطا گذاشته شده است اما بارزترین نکته، همان همراهی این دو مفهوم با هم است. چرا که تجربه عملی نشان داده است که توسعه ظرفیت بدون توانمندی لازم نیروهای انسانی و یا نبود ساز وکار و انگیزه مشارکت آنها با هم منجر به اتفاقات پایداری نخواهد شد و از سوی دیگر نیز توانمندی های فردی و گروهی افراد بدون وجود ظرفیت های ذکر شده بالا، منجر به سرخوردگی، نقل مکان و فعالیت نیروهای مستعد ، اتلاف منابع و گاه افزایش تعارضات خواهد شد.

به همین دلیل بهتر است که برنامه های توسعه گرایانه شرایط زیر را دارا باشند تا شاهد شکوفایی بیشتر و بهره وری پایدار تری باشیم.

  • تدوین یک برنامه اقدام با تلفیق اقدامات منتهی به توسعه ظرفیت و توان افزایی
  • بهره گیری از مراکز تسهیلگری با تیم های کارآموزده که از جنبه های مختلف بتوانند فرایند توسعه را تسهیل نموده و بهبود شرایط و توسعه ظرفیت در زمینه های مرتبط را زمینه سازی و پیگیری کنند.
  • دید میان مدت و یا بلند مدت به فرایند توسعه اجتماعی و اقتصادی و پرهیز از برنامه ریزی های یک ساله و انتظار نتایج زودبازده در این زمینه
  • تعمیق نگاه مدیران و برنامه ریزان در جهت پرهیز از توجه به توسعه کالبدی و یک سویه
  • یکپارچه سازی اقدامات در سایه  تحلیل درست دست اندرکاران و تدوین برنامه های مشارکتی

در پایان امید است این یادداشت کوتاه بابی برای گفتگوی بیشتر به ویژه در سطوح برنامه ریزان و تصمیم گیران حوزه توسعه و کارآفرینی در کشور عزیزمان باشد تا با حضور تسهیلگران و فعالان میدانی مرتبط با برنامه ریزی های ملی و منطقه ای و همراهی دانش و تجربه، شاهد اقداماتی اثرگذار تر باشیم.

انتهای مطلب

امتیاز بدهید

تلگرام تجارت امروز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا