کهنه سرباز “بیادعا” | درد و دل های یک تولیدکننده ایرانی
پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل؛ جبهه جنگم (کار) عوض شد؛ کشور آسیبهای زیادی دیده بود و باید آّباد میشد؛ مشکل اول تولید و بیکاری بود.
به گزارش تجارت امروز، ۳۳ سال است که تولید میکند؛ کارآفرین سال شده است و اتاق کارش پر است از تندیسهای گوناگون؛ میگوید هنوز هم دغدغه رشد اقتصاد و معیشت مردم را دارد.
کارآفرینی را با ۴۰ نفر ازهمرزمان، خانوادههای شهدا و ایثارگران آغاز کرد؛ وارد عرصه تولید شد و یادگاران زیادی از خود برای این مرز و بوم به جای گذاشته است.
او از نگاه برخی دولتیها به کارآفرین گلایه دارد و میگوید: “پرونده مالیاتی که داشتم که در مواجه با کارشناسان و مدیر اداره مالیاتی مربوطه؛ گفتم شما آخرین میخ را به تابوت تولید زدید و در جواب شنیدم: یک مودی کمتر”.
یدالله یعقوبی کارآفرین و از یادگاران دفاع مقدس و از مدیرانی موفق در بخش خصوصی است و دغدغه تولید دارد؛ شرکتهایی چون گروه صنعتی آب حیات از تولیدکنندگان خوشنام صنعت پلیاتیلن، دیبا فایبرگلاس تولید کننده لولههایGRP ، ساخت و تجهیز مجموعه تفریحی قلعه سحرآمیز، ساخت بزرگترین مجتمع تفریحی ایران در مشهد مقدس و وارد کردن نژاد اصیل اسب آلمانی برای رشد ورزش پرش با اسب از خدمات این کارآفرین به شمار میرود.
مصاحبه ایشان با سردبیر این پایگاه را در ادامه میخوانید:
تولیدعشق میخواهد؛دوستی داشتم،معلم بود؛میگفت اگرمعلمی بتواندعشق به درسخواندن رادر دانشآموز ایجاد کند وظیفهاش را انجام داده؛ اینگونه سخنانش را آغاز کرد و ادامه داد: به نظرم در تولید هم همین است دولت باید عشق تولید را در تولیدکننده ایجاد و تقویت کند. اما امروز نه معلمی اینگونه است و نه دولت به دنبال جلب نظر توانمندان علاقمند به این آب و خاک است.
وی واسطهگری از تولید را به صرفه می داند؛ معتقد است اگر تولیدکننده سیبل ثابت برای تیراندازی باشد؛ دلال سیبل است اما سیبل متحرک.
وی معتقد است در مراجع دولتی و نهادهای حاکمیتی نگاه درستی نسبت به کارآفرین و کارخانهدار وجود ندارد؛ کارخانهدار استثمارگر نیست؛ پولی که از سرمایهگذاری در تولید به دست میآورد؛ سرمایهای برای رشد تولید میکند. در نهادهای دولتی و حکومتی کارخانهدار را استثمارگر و پولداری میدانند که باید از آن “کند و او را چاپید”.
تولیدکننده هدف ثابت است و چون دسترسی به آن آسان است؛ همه به سمت آن تیر پرتاب میکنند. هر نهاد و سازمانی؛ به هر شکلی که بتواند تلاش میکند.
بانکها در پروژه مشارکت نمیکنند، اگر انجام دهند در قالب وام با سود بالا کار می کنندکه اگر به سود رسید؛ سهمخواهی میکند و اگر شرکت به زیان رسید اصل وام را همراه سودمرکب میگیرند.
یعقوبی ادامه داد: اگر مواد اولیه را بخواهیم از خارج تهیه کنیم باید از سد گمرک، آموزش و پرورش، محیط زیست و… رد شویم؛ اگر هم از داخل بخواهیم بگیریم؛ باید به قیمت جهانی بخریم.
حمایت نخواستیم؛ دخالت نکنید!
این کارآفرین با ابراز اینکه در شرایط فعلی تولید کردن اشتباه محض و تولید نکردن خیانت به کشور است گفت: در نگاه کلان؛ با توجه به نیاز کشور و تحریمهای فلجکننده باید برای پایداری نظام و کمک به کم شدن بیکاری؛ کسانی که میتوانند در زمینه تولید و اشتغالزایی فعالیت کنند؛ باید این کار را انجام دهند اما در نگاه اقتصادی و فردی؛ تا روزی که سیاستهای دولت در اقتصاد همین باشد ورود به این عرصه حماقت است؛ تولیدکننده باید آزاد باشد. هر کسی که در ادارهها پشتمیز مسئولیت است نیاید به تولیدکننده اهانت کند و او را هدفی برای اذیت و انسانی نادرست بداند.
وی افزود: اگر دولت حمایت نمیکند، تولیدکننده را آزاد بگذارد. تولیدکننده عاشق این کار است و سرمایهگذاری را بلد است. این افراد نحوه پول درآوردن را بلدند و اگر به راه دلالی بروند راههای گریز را میدانند، باز هم میگویم دولت باید عشق تولید را در تولیدکننده تقویت کند.
او ادامه داد: دولت سیاستهای غلط بسیاری دارد که تیشه به ریشه تولید میزند. در زمان ریاستجمهوری آیت الله هاشمی رفسنجانی قانونی به نام تبصره ۳ با هدف حمایت از تولیدکنندگان وضع کردند. زمان ریاستجمهوری خاتمی با نام خود اشتغالی قانونی را وضع کردند. زمان ریاستجمهوری احمدی نژاد طرحهای زودبازده وضع کردند. اما در تمام این طرحها به دلیل عدم شناسایی درست و یا شاید رانت دولتی؛ اغلب افرادی از این تسهیلات استفاده کردند؛در جامعه هدف نبودند.
این کارآفرین ادامه داد: اگر قرار است تسهیلاتی داده شود؛ دولت باید افراد توانمند را شناسایی کند، به صورت گزینشی به آنان امکانات بدهد؛سوال اینجاست وامهای ۴ درصدی چقدر در رشد سرانه تولید تاثیر داشت؟ این وامها را به افراد فرصت طلب و کسانی که توانایی استفاده از آن را نداشتند دادند؛ نیتجه آن نیز تباهی برخی از افراد شد و انواع اختلاسهای ریز و درشتی که امروز شاهد آن هستیم.
یعقوبی به بازده کم دولت در تصدیگری صنایع اشاره کرد و گفت: مثلا چرا صنعت خودرو در ایران زیان ده است؟ زیرا منابع به مدیر اصلح نرسید است، مدیران ثابت نیستند و میگویند معلوم نیست تا کی سرکار باشیم و از این فرصت سواستفاده میکنند.
سیاستهای مالیاتی دولت؛ پدر تولید را درآورده است
یعقوبی با بیان اینکه یکی از مهمترین علل عدم موفقیت تولیدکنندگان در ایران سیستم مالیاتی است، افزود: حمایت نکردن از تولیدکننده در سیستم مالیاتی کشور کاملا مشهود است؛ دولت باید این درک را در سیستم خود بالا ببرد که تولیدکننده، در واقع مالک کارخانه نیست؛ کارخانه را مانند فرزند خود بزرگ میکند.
او اظهارداشت: کارخانه جایی است که با پیچ و مهره به زمین بسته شده است و ارزش آن در تولید است نه زمین و تجهیزات؛ قرار نیست همسر یا فرزند من در این کارخانه کار کند؛ مالک اصلی کارخانه حکومتها هستند و چرخش چرخهای کارخانه باعث کاهش بیکاری و بزهکاری میشود. این موضوع در امنیت شهری و استانی و در نهایت کلان کشور نیز تاثیرگذار است؛ چرا که اشتغال ثبات میآورد و متعاقب آن امنیت ایجاد میشود.
اما در سازمانهای مالیاتی؛ تولیدکنندگان را از این طبقه به آن طبقه میفرستند و آنقدر اذیت میکنند که او بیخیال تولید شود؛ پرونده مالیاتی که داشتم که در مواجه با کارشناسان و مدیر اداره مالیاتی مربوطه؛ گفتم شما آخرین میخ را به تابوت تولید زدید و در جواب شنیدم: یک مودی کمتر.
انتهای مطلب