هنری

لحظاتی با فریدون مشیری: قرن ما روزگار مرگ انسانیت است

فریدون مشیری از جمله شاعران نام آشنای ایرانی است. او در صنعت شعر ایران با صدای خاص خود غوغایی عجیب به پا کرد.

به گزارش تجارت امروز؛ فریدون مشیری، نام شناخته شده‌ای در صنعت شعر ایران است. وی در تاریخ ۱۹۷۱ متولد شده و به عنوان شاعر محبوب شناخته می‌شود. فریدون مشیری با صدای قوی و استعداد برجسته‌ای شاعری، توانسته است جایگاه ویژه‌ای در دل قلوب مخاطبان خود برای خود ایجاد کند.

او آثاری بسیار زیبا و احساسی با موضوعات متنوع از جمله عشق، زندگی، وطن‌پرستی و تلاش برای موفقیت را اجرا کرده است. پرورش تکنیک‌های خوانندگی و صداشناسی در اجراهایش علاوه بر اشعار زیبایتش، فریدون مشیری را از بقیه شعرا متمایز می‌کند. او همچنین به عنوان صداپیشه‌ای شناخته می‌شود و قطعات زیبا و شنیدنی از خود منتشر کرده است.

از همان روزی که دست حضرت «قابیل»

گشت آلوده به خون حضرت  «هابیل»

از همان روزی که فرزندان  «آدم»

صدر پیغام‌آورانِ حضرتِ باریتعالی

زهر تلخ دشمنی در خون‌شان جوشید

آدمیت مرده بود

گرچه آدم زنده بود

از همان روزی که «یوسف» را برادرها به چاه انداختند

از همان روزی که با شلاق و خون «دیوار چین» را ساختند

آدمیت مرده بود

بعد دنیا هی پُر از آدم شد و این آسیاب

گشت و گشت

قرن ها از مرگ آدم هم گذشت

ای دریغ!

آدمیت برنگشت

قرن ما

روزگار مرگ انسانیت است

سینه ی دنیا ز خوبی‌ها تهی است

صحبت از آزادگی، پاکی، مروت … ابلهی است

صحبت از «موسی»و «عیسی»و «محمد» نابجاست

قرن «موسی چمبه»* هاست

من که از پژمردن یک شاخه گل

از نگاه ساکت یک کودک بیمار

از فغان یک قناری در قفس

از غم یک مرد در زنجیر

حتی قاتلی بر دار

اشک در چشمان و بغضم در گلوست

وندرین ایام، زهرم در پیاله زهر مارم در سبوست

مرگ او را از کجا باور کنم؟

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

وای، جنگل را بیابان می‌کنند

دست خون‌آلود را در پیش چشم خلق پنهان می‌کنند

هیچ حیوانی به حیوانی نمی‌دارد روا

آنچه این نامردمان با جان انسان می‌کنند

صحبت از پژمردن یک برگ نیست

فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست

فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست

فرض کن جنگل بیابان بود از روز نُخست

 در کویری سوت و کور

در میان مردمی با این مصیبت‌ها صبور

صحبت از مرگ محبت، مرگ عشق

گفت وگو از مرگ انسانیت است

پی نوشت:

* موسی چامبه فرمانده جدایی طلبان در استان کاتانگا کنگو و دشمن قسم خورده پاتریس لومومبا بود. او در قرن بیستم نماد خیانت نامیده می‌شد، زیرا زمانی دوست و رفیق لومومبا بود.

سرانجام، زمانی که سرهنگ موبوتو سسه‌کو و جرارد سئورت، مامور نظامی بلژیکی، پاتریس لومومبا را به موسا چومبه سپردند، لومومبا و دو تن از وزیران وفادارش را تیرباران کرد و آن‌ها را در اسید سولفوریک تکه تکه کرد.

از سوی دیگر، چوببه در تیرماه ۱۳۴۸ در زندان الجزایر درگذشت.

انتهای مطلب

امتیاز بدهید

تلگرام تجارت امروز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا