اجتماعی

از جهانی شمولی حقوق بشر تا جهان ستیزی حقوق بشر امریکایی

مینا علی اسلام- حقوق بشر دست آورد مهم انسان در تنظیم روابط حاکمیت ها با یکدیگر و حاکمیت ها با مردم خود و سایر جهانیان است. اما این دست آورد مطلوب انسانی، اکنون به ابزار سرکوب و سلطه جویی و کامیابی منافع قدرت هایی بدل شده که با کمک آن روند تامین اهداف منفعت جویانه خود را دنبال کنند.

امریکا راس هرم سلطه جویی با ابزار حقوق بشری در سراسر جهان است و سابقه دیرین در بهره گیری سوء از عبارت حقوق بشر در لایه های مختلف اقتصادی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی دارد.

جهان شمولی حقوق بشر از آن روست که انسان با پشت سر گذاشتن تجارب سالیان سال جنگ و خونریزی، بهره کشی و استثمار، فقر، تبعیض نژادی، شکاف طبقاتی، فساد و فحشاء و … دریافت نیازمند اصولی برای حفظ کرامت انسانی و ممانعت از توسعه تعرض ها و نقش شرافت های اصیل فردی و اجتماعی است. از این رو برای تحقق آرمان‌های مشترک بشریت در قالب میثاق و پروتکل، حقوق مدنی و سیاسی در دسامبر ۱۹۴۸ در ارتباط با ایجاد نهادهای حقوق بشری گام‌هایی به‌سوی جامعه‌ی جهانی برداشته شد.

حقوق بشر شامل همه انسان هاست و به اندازه طول عمر انسان بر کره خاکی قدمت دارد اما برای اولین بار در اواسط قرن بیستم این عبارت و مجموعه ای از اصول ذیل آن جنبه ای فراگیر به وسعت جهانی یافت. درست مقارن با روزهای سیاهی که جهان با دو جنگ جهانی پشت سر گذاشت و تجارب فاجعه بار بی شماری را بر پیکر بشریت به جا گذاشت. نتیجه، تاسیس جامعه ملل و پس از آن سازمان ملل متحد شد که یکی از اولین ماموریت هایش آن بود که کشورهای عضو درباره حق و حقوق همه انسانها به توافق برسند. سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر را معرفی کرد. این اولین سند بین المللی بود که بطور واضح آزادی ها و حق و حقوق همه انسانها را توصیف کرد.

سوال اینجاست که حقوق بشر جهان شمولی که روزگاری خواهان حفظ کرامت تمامی انسان با هر نوع نژاد و تفکر و جغرافیا پایه ریزی شد، در طی کمتر از یک قرن چه مسیری را طی کرده است که خود به ضد خود در دست قدرتمندانی بدل شده که پایه گذاران سازمان حامی حقوق بشر بودند؟ آیا جهانی بودن، به معنای محدودشدن به یک برداشت واحد از حقوق بشر است؟ یا جهانی بودن به معنای به رسمیت شناختن دیگر برداشت های موجود نیز می باشد؟

درباره جهانی بودن حقوق بشر، دلایل کافی وجود دارد، ازجمله:

۱- شهروندان عادی کشوهای جهان سوم، حقوق مدنی و سیاسی به رسمیت شناخته شده ها از سوی جامعه بین المللی را برای محافظت از خود در برابر نخبگان ظالم اقتصادی و سیاسی، ضروری یافته اند. از این رو ، اگر کسی در مورد مطلوب بودن کاربرد جهانی حقوق بشر شک دارد، می تواند از قربانیان نقض حقوق بشر در جهان سوم در این مورد، سوال کند .

۲- کنفرانس جهانی سازمان ملل در مورد حقوق بشر (۱۹۹۳) بار دیگر به جهانی بودن حقوق بشر تاکید کرده است. بیانیه پایانی این کنفرانس می گوید “جای هیچ گونه شک و پرسش در مورد جهانی بودن حقوق بشر وجود ندارد”.

۳- در اعلامیه قاهره در مورد حقوق بشر در اسلام (نهم ژوئن ۱۹۹۳)، کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی، حقوق بشر را پس از معیارهای مذهبی اسلامی، در مقام دوم اهمیت قرار دادند . این اعلامیه تاکید کرد که حقوق و آزادی های تصریح شده در این اعلامیه مطابق با شریعت اسلامی است .

۴-  اعلامیه کنفرانس مقدماتی کشورهای آسیایی در بانکوک قید می کند که به منظور حمایت از حقوق بشر، تفاوت های موجود در زمینه های ملی، فرهنگی و مذهبی را باید در نظر گرفت . این اعلامیه تاکید می کند که در عین حال که حقوق بشر در اصل جهانی است، ولی با توجه به اهمیت ویژگی های ملی و منطقه ای و پس زمینه های گوناگون تاریخی و فرهنگی و مذهبی، این حقوق را باید در چارچوب یک فرایند ضابطه گذاری بین المللی پویا و رو به تکامل مد نظر قرار داد .

اما اینگونه پیش نرفت؛ بتدریج عنوان حقوق بشر جاذبه زیادی در تحقق اهداف استراتژیک پنهان و آشکار قدرت های برتر جهانی پیدا کرد و با تجربه هزینه سنگین نبرد در طول دو جنگ و پس از آن رقابت های تسلیحاتی دو ابرقدرت شرق و غرب در طول جنگ سرد، بویژه امریکایی ها دریافتند که  با هزینه بسیار کمتر و با ظاهری بسیار موجه تر تحت عنوان “حقوق بشر” می توان بسیاری از منافع را تامین و اهداف را محقق ساخت.  با اتخاذ سیاست حقوق بشر، پرستیژ آمریکا احیاء و منافعش در دراز مدت تضمین می شد.

اکنون بیش از چهار دهه است که عنوان شکیل حقوق بشر و دفاع از آن به موازات تحولات نظام بین المللی بیش از پیش به عنوان یکی از ابزارهای مهم و به ظاهر مشروع و کارآمد برای دخالت در امور داخلی کشورها و تعقیب منافع سیاسی کشورهای بزرگ مورد توجه قرار گرفته است. نمود بازر آن در رویه های اعمالی واشنگتن در قبال ایران مشهود است که از ابتدای انقلاب اسلامی با رویکرد نه شرقی و نه غربی نظام جمهوری اسلامی ایران و قطع ید وابستگی مشهود رژیم سابق در اتصال منافع همه جانبه به امریکا و غرب، روز به روز بیشتر نمایان شد. روند اقدامات تعرضی، تنبیهی، مداخله جویانه و امنیتی امریکا در قبال ایران در ابعاد تولید محتوا، سیاست گذاری، تحریم، حملات مستقیم و غیر مستقیم، تامین بودجه و خبر پراکنی و فشار، همه و همه با نمودهای مختلف طی چهل و سه سال گذشته، نمونه های بازر نقض حقوق بشر است که تحت لوای حقوق بشر امریکایی در ایران دنبال شده است.

کشوری دم از دفاع از حقوق بشر در نقاط مختلف جهانی می زند که خود در داخل با تنوعی از تبعیض ها و تناقض ها روربروست:

– اقلیت‌هایی که در این کشور زندگی می‌کنند، به شدت از طرف دولت امریکا تحت فشار قرار دارند.

–  با وجود اینکه حقوق کودکان، از جمله مهم‌ترین حقوق ابتدایی است‌ اما ایالات متحده تنها کشوری است که کنوانسیون حمایت از حقوق کودکان را امضا نکرده است.

– طی سال‌های اخیر هم دولت امریکا برای تحقق سیاست‌های ضدمهاجرتی خود، طرح جدایی فرزندان از خانواده‌های مهاجر را پیاده‌سازی کرده است.

–  نگاهی به قوانین امریکا نشان می‌دهد که این قوانین تنها به نفع یک درصد از افراد جامعه نوشته شده است. بنابراین نقض حقوق بشر توسط دولت امریکا با هدف تامین منافع آن یک درصد از جامعه است.

– در دوره زمانی میان دسامبر ۲۰۲۰ تا نوامبر ۲۰۲۱، “اف بی‌آی” قریب ۴/۳ میلیون امریکایی را تحت جاسوسی و بازجویی قرار داده است. البته اف‌بی‌آی مدعی است بازجویی‌های مورد اشاره، با محوریت رهگیری هکرهای خارجی انجام گرفته است.

اینها تنها نمونه های کوچکی از نقض حقوق بشر در داخل امریکاست و نشان بارز از اینکه حقوق بشر امریکایی در وهله نخست مردم امریکا را قربانی می کند. اما در بعد خارجی، مسئله حقوق بشر به عنوان یک اهرم فشار برای اعمال تحریم‌ها علیه دشمنان امریکا مورد استفاده قرار می‌گیرد.

تحریم ایران و حقوق بشر

تحریم های اولیه و ثانویه، تهدید به تحریم و پایبندی بیش از حد به تحریم ها، بطور ماهوی باعث تشدید وضعیت بشردوستانه در ایران شده است. امریکایی که مدعی دفاع از حقوق بشر در سطح جهانی است، در راستای شکست سیاست مستقل ایران، سال هاست طیف گسترده ای از تحریم ها را علیه جمهوری اسلامی ایران به اجرا گذاشته است. اما نکته قابل توجه، هدف گیری این تحریم هاست که در تنگنا و انزوا قرار دادن ایران است و در عمل، مشخصا حقوق انسانی شهروندان ایرانی را نقض می کند.

             تحریم ها علیه اقلام عمده صادراتی، درج نام بانک های ایرانی به همراه شرکت ها و افراد در فهرست تحریم ها، شامل آنانی که در تولید دارو و غذا هستند، موجب کاهش درآمدهای دولت، افزایش تورم و فقر، منابع ناکافی برای افراد درآمد کم و گروه های آسیب پذیر شده اند

             تحریم ها همچنین مانع از دستیابی دولت ایران به منابع لازم برای توسعه و نگهداری پروژه های زیرساختی نظیر مدرسه، بیمارستان، مسکن، پالایشگاه، جاده، هواپیمایی و همچنین پروژه ای توسعه ای، محیط زیستی، علمی و فرهنگی شده و تاثیرات مخربی بر کل جمعیت ایران بر جای گذاشته اند

             تحریم های ثانویه و تهدید کشورها و شرکت های ثالث به اعمال مجازات و همچنین پایبندی بیش از حد به تحریم ها، موجب مشکلات عدیده ای در نقل و انتقال پول از طریق اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی شده است که به نوبه خود، مانع برخورداری ایران از همکاری های بین المللی و تحقق حق توسعه شده است

             عدم دسترسی ایران به ماشین آلات جدید، قطعات یدکی، فناوری ها و نرم افزارها و همچنین بلوکه کردن دارایی آن در چندین کشور و عدم دسترسی ایران به وام های اضطراری، موجب وارد آمدن لطمه به حقوق اقتصادی و اجتماعی مردم ایران و حق سلامت، حق حیات، حق غذا، حق مسکن و … آنان شده است، با وجود معافیت غذا و دارو از تحریم (از سوی اوفک)، در عمل این معافیت ها ناکارآمد بوده و عملا وجود ندارند

             تحریم ها بر حق آموزش، همکاری های بین المللی علمی، ورزشی و فرهنگی نیز تاثیر گذاشته اند

             چالش های اقتصادی ناشی از اقدامات قهری یکجانبه و فقدان همکاری های بین المللی بر اساس اصل مسوولیت مشترک، مانع ارائه کمک های پایدار دولت به گروه آسیب پذیر می شود

نقض آشکار حقوق اساسی یک ملت و محدودسازی دسترسی آنان به ابتدایی ترین خدمات و امکانات که در راستای حفظ حیات آنهاست، نمونه بارز حقوق بشر امریکایی است.

انتهای مطلب

امتیاز بدهید

تلگرام تجارت امروز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا