مدیریت بازاریابی و فروش

تکنولوژی کسب و کار چیست؟

با رعایت الگوهای جهانی حاکم بر تکنولوژی کسب و کار می توان به موفقیت های بزرگ کاری دست یافت.

به گزارش تجارت امروز؛ امروزه شرکتهای کوچک و بزرگ برای بدست آوردن جایگاه مطلوب در فضای رقابت باید بتوانند یک مدل کسب و کار مناسب و رقابت پذیر برای خود طراحی نمایند. تعیین و تبیین مدل کار یکی از فرایند های اصلی در فرایند مدیریت استراتژیک است و  می تواند نقش مهمی در تدوین استراتژی های کسب و کار ایفا کند.

مدل های کسب و کار (business models)

با ظهور تکنولوژی ارتباطات منجر به تسهیل ارتباطات و به هم پیوستن شرکتها و ایجاد شبکه های ارزش گردید تا از این طریق بتوانند هزینه های مبادله و هماهنگی را تا حد قابل ملاحظه ای کاهش دهند تا آنجا که دیده شده است برخی از شرکتها به منظور افزایش بهره وری تجاری و ایجاد ارزش افزوده در مشتریان خود، به رقبای خود پیوستند، البته با این هدف که امکان دسترسی به تکنولوژی ارتباطات در حجم بالا و هزینه پایین و همچنین گزینه های طراحی کسب و کار برای مدیران افزایش یابد.

تکنولوژی کسب و کار چیست؟

این کاهش هزینه موجب کمرنگ شدن روز افزون مرزهای صنعت گردید و مفهوم مدل کسب و کار را جایگزین صنعت به عنوان یک واحد تجزیه و تحلیل نمود. از سوی دیگر با توجه به آنکه تغییر، بخش جدایی ناپذیر کسب و کارهای جدید و محیط های متلاطم و همیشه در حال تغییر کسب و کار امروزی است .

تکنولوژی کسب و کار چیست؟

بسیاری از منابع علمی مرتبط با مدیریت استراتژیک و توسعه ی کسب و کار بر دستیابی به مزیت رقابتی پایدار نسبت به رقبا تاکید دارند، هم راستا شدن با تغییرات و از جمله تغییرات فناوری، تغییر قواعد و مقررات و بازار به منظور بقاء الزامی است و در دنیای رقابتی امروز، شرکت هایی قادر به بقا هستند که بتوانند با توجه به ارزیابی مداوم از نیازهای بازار و ضرورت های فناوری، مدل کسب و کار مناسب تری نسبت به رقبا انتخاب کنند.

برهمین اساس شرکت ها به منظور برآوردن نیازهای مختلف مشتریان سازمانی و مصرف کنندگان، مشخص کردن موقعیت شرکت در مقایسه با سایر شرکت های شبکه / زنجیره ارزش و نحوه توزیع درآمد در میان کلیه شرکت های شبکه/ زنجیره ارزش طراحی یک مدل کسب و کار ضروری است. در واقع بیان یک کسب و کار و فرایندها و سیستم های آن و گشایش پیچیدگیها و مسائل و مشکلات بر سر راه آن بگونه ای مبین مدل کسب و کار است.

در این مقاله ضمن بررسی مفهوم مدل کسب و کار، الگوهای طراحی مدل کسب و کار از دیدگاه صاحب نظران مورد بررسی قرار گرفته است. مفهوم مدل کسب و کار با مروری بر ادبیات موضوعی ارائه شده در خصوص مدل های کسب و کار، مشاهده می شود که تعاریف بسیار زیادی در خصوص این مفهوم ارائه شده است.

تعریف دقیق مدل کسب و کار چیست؟

مدل کسب و کار عبارت از کلیاتی در مورد انتخاب مشتریان، انجام وظایف و برون سپاری، ترکیب منابع ، رفتن به بازار، ایجاد مطلوبیت برای مشتریان و تسخیر سود است. در تعریفی دیگر مدل کسب و کار منطق سیستم کسب و کار در ایجاد ارزش است که پشت سر فرآیندهای واقعی شرکت قرار می گیرد.

تکنولوژی کسب و کار چیست؟

برخی دیگر مدل کسب و کار را شبکه ای از شرکتها که هدف آنان ایجاد ارزش از طریق استقرار فرصتهای فناوری است می دانند که به دلیل تفاوت آنها در موارد فنی، کاربر، سازمان و نیازمندی های مالی باید با یکدیگر تطبیق وموازنه پیدا کنند. مدل های کسب و کار موفق، با ایجاد منطق های ابتکاری، قابلیتهای فنی را با ارزشهای واقعی اقتصادی مرتبط می نمایند. مدل کسب و کار را منعکس کننده فرضیه مدیریت در مورد آنچه مشتریان می خواهند، چگونه آنها آن را می خواهند و چگونه یک شرکت می تواند به بهترین نحو این نیاز ها را برآورده کند و برای ارائه ی آن چه پرداختی باید انجام دهند.

تاریخچه طراحی مدل کسب و کار

براساس یک پایگاه داده از ادبیات سراسر جهان (EBSCO)، اصطلاح مدل کسب و کار، اولین بار در بازی های کسب و کار مورد استفاده در آموزش های مدیریت مطرح شد. «آلفرد چندلر» در سال ۱۹۶۱ در «استراتژی و ساختار» گزارشی جامع و مفصل از رشد سریع و تغییرات حاصل از آن در شرکت های صنعتی جدید ارائه نمود و این که چگونه شرکت ها باید به چالش های متفاوتی که به دلیل تغییرات محیطی یا داخلی شرکت ایجاد می شود پاسخ دهند را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.

تکنولوژی کسب و کار چیست؟

ایگور آنسف نیز با درک عقاید جالب «آلفرد چندلر» در کتابش با نام «استراتژی سازمان» به بررسی جنبه های بیشتری از این موضوع پرداخت و چارچوبی ارائه نمود تا هر شرکت بر اساس فرصت ها و تهدیدهای محیطی، بازار رقابت، شرایط اقتصادی در سطح کلان، سیاست های دولت، قوانین، محیط طبیعی، مرزهای ملی و تغییرات تکنولوژیکی، به تطبیق و تدوین استراتژی شرکتش بپردازد.

پس از آن تعداد دیگری از نویسندگان ادبیات مدیریت از جمله؛ «سیلورمن مینتزبرگ، پراهالد» و «بتیس» در توسعه مفهوم استراتژی شرکت و توسعه و بهبود مفهوم مدل کسب و کار سهم قابل توجهی ایفا نمودند و با عرضه راهکارها و پیشنهاداتی سعی کردند مدیران شرکت ها را در اتخاذ تصمیمات مناسب یاری دهند. در سال ۱۹۷۱ آندروس در کتاب “شرکت و استراتژی شرکت” بین استراتژی کسب و کار و استراتژی شرکت تفاوت قائل شد.

او استراتژی کسب و کار را به معنای انتخاب بازار محصول توسط بخش مشخصی از شرکت و استراتژی شرکت را مجموعه ای از استراتژی های کسب و کار بخش های مختلف شرکت دانست و در نهایت مفهوم مدل کسب و کار براساس تجارب حاصل از استراتژی شرکت و استراتژی کسب و کار بنیان نهاده شد. مقاله پائول تایمرز با عنوان مدل های کسب و کار برای تجارت الکترونیک نیز در سال ۱۹۹۸ یکی از اولین کارهای علمی است که در این خصوص انجام شده است.

او به معرفی ویژگی های کسب و کار الکترونیکی و مدل های کسب و کار در بخش ها و موقعیت های مختلف اقتصادی در این زمینه پرداخت. دیگران نیز به معرفی و طبقه بندی انواع مدل های کسب و کار پرداختند. کارهای بعدی در این زمینه، تجزیه مدل های کسب و کار به عناصر تشکیل دهنده آنها بود که توسط محققان دیگر انجام گرفت. سپس به بررسی مدل های کسب و کار در صنایع مشخص پرداختند.

تکنولوژی کسب و کار چیست؟

در ادامه نیز تشریح مدل های مرجع و متا مدل ها یا انتولوژی ها از جمله کارهایی هستند که در سال های اخیر در این زمینه انجام شده است. «هاوکینز» نیز با انجام تحقیقاتی در این زمینه بیان می کند که نقطه قوت مدل های کسب و کار در این است که موجب می شوند چگونگی بهره برداری از فناوری های جدید در بازار مورد توجه قرار بگیرند.

این موضوع در کتاب «نوآوری باز – لازمه ایجاد و بهره برداری از فناوری بیشتر» مورد بررسی و تایید واقع شد. در این کتاب او به طور دقیق شرح می دهد که چگونه مدل های کسب و کار می توانند با بهره برداری از نوآوری ها، تغییر و اصلاح پیدا کنند. نکته اساسی که در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته، این است که مدل های کسب و کار با توجه به پیشرفت های حاصله در تکنولوژی باید به نحوی تغییر پیدا کنند که برای آن تکنولوژی مشخص مناسب باشند و در عین حال با مدل های موجود یکپارچه شوند.

پس از مطرح شدن این مفهوم، مدل های کسب و کار متعدد و ویژه ی هر صنعت و تکنولوژی، معرفی شدند. ارائه مقالات و کتب مختلف از جمله؛ کتاب «استراتژی ها و مدل های کسب و کار اینترنت» و مقاله «شبکه های محلی بیسیم» از نمونه هایی از تلاش های آکادمیک در این زمینه هستند.

تعریف کسب و کار و تجارت چیست؟

به کلیه فعالیت هایی که شرکت به منظور تولید و فروش کالاها و خدمات انجام می دهد، کسب و کار گفته می شود. این فعالیت ها به موارد تجاری منحصر نشده و موارد دیگری چون: ارتباط با مشتری و مدیریت منابع انسانی، تولید و تدارکات را نیز در برمی گیرد. فعالیت و تلاش در جهت تولید و تهیه کالا و یا سرویس در حوزه های مالی، صنعتی و تجاری را کسب و کار گویند.به انجام فعالیت هایی چون خرید و فروش کالاها و خدمات، چه در حوزه کسب و کار و چه در حوزه مصرف کننده، تجارت گفته می شود. فعالیت های بازاریابی و سرویس های پس از فروش، مثال هایی از تجارت محسوب می شوند. تجارت، زیر مجموعه تفکیک ناپذیری از کسب و کار محسوب می شود.

شناخت مفهومی مدل های کسب و کار چگونه است؟

مدل کسب و کار در واقع روشی محسوب می شود که یک شبکه از کمپانی ها از طریق آن و با به کارگیری فرصت های حاصل از فناوری به ایجاد و تسخیر ارزش بپردازند.

مدل های کسب و کار موفق، با ایجاد منطق های ابتکاری، قابلیت های فنی را با ارزش های واقعی اقتصادی مرتبط می نمایند. به منطقه سیستم کسب و کار جهت ایجاد ارزش که پشت سر فرایندهای واقعی شرکت قرار می گیرد، مدل کسب و کار گفته می شود. داستانی که چگونگی کارکردن یک شرکت را شرح می دهد، مدل کسب و کار می باشد.

مدل کسب و کار، تشریح کننده روابط و نقشهای مصرف کنندگان، مشتریان، شرکاء و تامین کنندگان جهت شناخت جریان محصولات، اطلاعات، پول و منافع اصلی است.  یک ابزار مفهومی است که در برگیرنده یک مجموعه از: عناصر و روابطشان می باشد که به بیان منطق کسب و کار یک شرکت مشخص می پردازند که آن شامل: تشریح ارزشی است که شرکت می خواهد به یک یا چند بخش از مشتریان ارائه نماید.

مدل کسب و کار در اصل، معماری شرکت و شبکه همکارانی است که در ایجاد ارزش، بازاریابی و تحویل این ارزش، سرمایه گذاری ها و تولید در آمد و سود با شرکت همکاری می کنند.

مدل های کسب و کار الکترونیک و دیجیتال چگونه است؟

به تشریح ساختار یافته فعالیت های سازمان به منظور انجام کسب و کاربر اساس تجارت الکترونیک مدل کسب و کار الکترونیک می گویند و شامل سه جزء: معماری جریان محصولات، خدمات و اطلاعات، تولید ارزش و منبع درآمد می باشد. مدل کسب و کار، طرحی کلی در خصوص نحوه همکاری شبکه ای از سازمان ها در تسخیر ارزش حاصل از نوآوری های تکنولوژیکی می باشد.

جایگاه مدل کسب و کار در سازمان کجاست؟

برای درک بهتر مدل کسب و کار و جایگاه آن، شناخت جایگاه مدل کسب و کار در شرکت ها الزامی است. همانطور که قبلا شرح داده شد، مدل کسب و کار منطق کسب پول توسط شرکت را به صورت سیستم های اطلاعاتی، فرایندها، استراتژی و مدل های کسب و کار بیان می شود. مفهومی در می آورد و بین استراتژی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و کسب و کار سازمان ارتباط برقرار می کند.

تکنولوژی کسب و کار چیست؟

رابطه مدل کسب و کار با استراتژی کسب و کار چیست؟

براساس نظر «سدون و لوئیس» استراتژی ها جهت اساسی شرکت ها را در دنیای واقعی نشان می دهند و مدل های کسب و کار انتزاع هایی از استراتژیهای دنیای واقعی شرکت ها هستند. آنها معتقدند که «استراتژی با رقابت بین شرکت ها» و مدل کسب و کار با «منطق کسب و کاری» که شرکت را قادر به ارزش سازی برای مشتریان و مالکانش می نماید، سروکار دارند. به طور کلی، مدل کسب و کار به تشریح روش انجام کسب و کار و شرکای شرکت می پردازند، درحالی که استراتژی کسب و کار به تشریح آن که چه چیزی شرکت را منحصر به فرد می نماید، می پردازد. هر دو مفهوم حائز اهمیت و مرتبط هستند و اگر با یکدیگر استفاده شوند، موجب موفقیت شرکت خواهند شده اند.

تکنولوژی کسب و کار چیست؟

تجزیه و تحلیل در مدل کسب و کار

دومین حوزه ای که اتخاذ مدل کسب و کار می تواند در آن تاثیر داشته باشد، تجزیه و تحلیل منطق کسب و کار شرکت از طریق اندازه گیری ، مشاهده و مقایسه است.

اندازه گیری: داشتن مدل کسب و کار، موجب می شود که شناسایی شاخص هایی جهت پی گیری روند بهبود مدیریت تسهیل شود. مدل کسب و کار شبیه با رویکرد کارت امتیازی متوازن، حوزه هایی که باید مانیتور شوند را نشان می دهد. البته تعیین این شاخص ها در کسب و کار الکترونیک، هنوز مورد بحث می باشد.

مشاهده: منطق کسب و کار هر شرکت در طی زمان و با اعمال فشارهای داخلی و خارجی باید تغییر کند. در نتیجه داشتن یک رویکرد ساختار یافته چون مدل کسب و کار می تواند به درک مسائل خاصی که در طی زمان تغییر میکند، کمک کند. مقایسه شبیه با مشاهده، داشتن یک رویکرد ساختار یافته به شرکت ها اجازه می دهد مدل های کسب و کارشان را با شرکت های دیگر مقایسه کنند.

منطق اساسی این است کارها را زمانی می توان مقایسه نمود که با استفاده از یک روش بتوان آنها را درک نمود. علاوه بر این، مقایسه مدل کسب و کار با مدل شرکتی در همان صنعت یا صنعتی کاملا متفاوت، این امکان را فراهم می نماید شرکت اطلاعات جدیدی بدست آورد و با پرورش این اطلاعات، به نوآوری در مدل کسب و کارش بپردازد.

اداره نمودن در مدل کسب و کار

سومین حوزه ای که مدل کسب و کار می تواند به شرکت ها کمک کند بهبود مدیریت منطق کسب و کار شرکت است. به عبارتی مدل کسب و کار می تواند به بهبود، طراحی، برنامه ریزی، تغییر و پیاده سازی منطق کسب و کار شرکت ها کمک کند. علاوه بر این، داشتن مدل کسب و کار موجب می شود شرکت سریعا به تغییرات محیطی پاسخ دهد. سرانجام مدل کسب و کار هماهنگی استراتژی کسب و کار و تکنولوژی سازمان را تسهیل می کند.

تکنولوژی کسب و کار چیست؟

طراحی: طراحی مدل کسب و کار منسجم با عناصری کاملا مرتبط و بهینه شده، کار راحتی نیست. امروزه مدل های کسب و کار کاملا پیچیده اند و موفقیت آنها به تعامل عناصر متعدد آنها وابسته است. در کسب و کار الکترونیک که طیفی از مدل های کسب و کار قابل تصور وجود دارد، این امر مصداق بیشتری دارد.

به هر حال داشتن یک انتولوژی مدل کسب و کار که دارای بلوکهای اصلی و ارتباطاتشان باشد، طراحی مدل کسب و کار واقعی را راحت تر می کند. برنامه ریزی، تغییر و پیاده سازی منطق کسب و کار شرکت داشتن مدل کسب و کار موجب می شود که هر زمان شرکت تصمیم به تغییر مدل کسب و کار جدید گرفت بتواند به راحتی عمل کند. داشتن مدل موجب می شود که شرکت در پاسخ به پویای های محیطی اقدام به تغییر مدل و منطق اصلی کسب و کارش نموده و در نهایت سود آوریش را حفظ کند.

واکنش نشان دادن درک درست مدل کسب و کار توسط مدیران، موجب می شود آنها به فشارهای خارجی که به طور مرتب اتفاق می افتد، به طور مناسب و سریع پاسخ (تعاملی) دهند. براساس نظر ”پترویک و کیت”، در صورت وجود یک مدل کسب و کار، طراحان مدل می توانند به راحتی عناصر آن را اصلاح کنند. بدون شک اینکار، برای بقاء در یک محیط رقابتی و در حال تغییر که چشم اندازها نیز در حال تغییر است، بسیار الزامی است.

هماهنگ کنندگی در مدل کسب و کار

مدل کسب و کار متحد کننده استراتژی، تکنولوژی و ساختار کسب و کار سازمان است. در واقع وقتی مدل کسب و کار برای همگان ترسیم شوند، نفرات درگیر در سازمان نیست می توانند درک درستی از فعالیت و پیشتازی سازمان داشته باشند. مدل کسب و کار می تواند استراتژی های سازمانی و استراتژی های کسب و کار را بدرستی شفاف کند و نقشی هماهنگ کنند در این میان داشته باشد.

بهبود تصمیم گیری در مدل کسب و کار

داشتن مدل کسب و کار، موجب افزایش درک منطق کسب و کار شرکت می شود. داشتن مدل کسب و کار موجب افزایش آگاهی تصمیم گیرندگان و در نتیجه تصمیم گیری بهتر می شود. علاوه بر این مدل های کسب و کار را می توان به عنوان یک واحد کسب و کار محسوب نمود که می توان با تعریف معیارهایی آنها را مشاهده و تجزیه و تحلیل نمود و در نتیجه تصمیم گیری را بهبود بخشید و زمینه را برای تصمیم گیری استراتژیک فراهم سازد.

تکنولوژی کسب و کار چیست؟

ارائه چشم اندازی روشن در مدل کسب و کار

از طریق داشتن پورتفولیویی از مدل های کسب کار و شبیه سازی آنها می توان خلاقیت و نوآوری را افزایش داد و برای آینده، آماده تر شد.

نوآوری: شبیه به فرضیه نقش مدل کسب و کار در امکان بهره برداری بهتر از تغییرات با افزایش توانایی و قابلیت ها در واکنش نشان دادن به آن برای شرکت است، داشتن رویکردی مفهومی و ماژولار موجب پرورش نوآوری نیز می شود.

در حقیقت، داشتن مجموعه ای مشخص از عناصر و بلوک های زیرساختی و ارتباطات میان آنها شبیه به این است که جعبه ای الگو در اختیار طراح مدل کسب و کار قرار داده شود تا او بتواند از طریق قوه تخیل و بازی با این الگوها بلوک هاو چیدن آنها به شکل های مختلف، مجموعه ای کامل از مدل های کسب و کار تهیه نماید. آمیت و زوت ، آشکارا، مدل کسب و کار را کانون نوآوری می دانند.

ثبت تجاری در مدل کسب و کار

امروزه شاهد اهمیت روز افزون ثبت تجاری شرکت ها و کسب و کارها هستیم. به عبارتی شرکت ها به ویژه آنهایی که در حوزه کسب و کار الکترونیک فعالیت می کنند، به دنبال ثبت تجاری کسب و کارشان یا به عبارتی جامع تر جنبه های مدل کسب و کارشان هستند تا بتوانند در مقابل خطرات احتمالی از خود دفاع کنند. بنابراین ممکن است که مدل های کسب و کار در حوزه قانونی مهمترین نقش را پیدا کنند.

عناصر اصلی مدل های کسب و کار کدامند؟

عناصر مدل کسب و کار از دیدگاه صاحب نظران در این بخش به شناسایی عناصر مختلف مدل کسب و کار از دیدگاه صاحب نظران مختلف پرداخته می شود.

عناصر مدل کسب و کار از دیدگاه استوروالدر

عناصر مدل کسب و کار شامل چهار بخش محصول، اینترفیس مشتری، مدیریت زیرساختار و منابع مالی است. همچنین برای هریک از این عناصر اجزایی را می توان برشمرد. عنصر محصول شامل ارزش ارائه شده، اینترفیس مشتری شامل مشتری هدف، کانال توزیع و روابط، مدیریت زیرساختار شامل پیکربندی ارزش، قابلیت و توانایی و همکاری و منابع مالی شامل ساختار هزینه و مدل درآمد است.

عناصر مدل کسب و کار از دیدگاه مهدوان

مهدوان مدل کسب و کار را ترکیبی از ۳ عنصر بسیار حیاتی یعنی ارزش، درآمد و پشتیبانی برای کسب و کار می داند. منظور از جریان ارزش، ارزشی است که به شرکای کسب و کار و مشتریان ارائه می شود. جریان در آمد، طرح کسب درآمدی مطمئن برای دست اندرکاران آن کسب و کار را در بر می گیرد. جریان پشتیبانی، مسائل مختلف مربوط به طراحی زنجیره تأمین کسب و کار را پوشش می دهد.

عناصر مدل کسب و کار از دیدگاه آفوا و توکی

از نظر آفوا و توکی مدل کسب و کار شامل ارزش مشتری، محدوده قیمت گذاری، منبع درآمد، فعالیتهای مرتبط، پیاده سازی، قابلیتها و قابلیت است. آنها معتقدند که مدل کسب و کار، باید پاسخگوی این سوالات باشد: چه نوع ارزشی به مشتریان ارائه می شود؟ این ارزش به چه مشتریانی ارائه می شود؟ قیمت ارزش ارائه شده چقدر است؟ دست اندرکارا دست اندرکاران ارائه دهنده این ارزش چه کسانی هستند؟ چه استراتژی هایی برای ارائه ارزش باید در نظر گرفته شود؟ چگونه ارزش باید تهیه شود؟ این ارزش چگونه باید قابلیتهای مشخص ارائه کند؟ چگونه مزیت حاصل از ارزش باید حفظ شود؟

الگوهای طراحی مدل کسب و کار

در این بخش به شناسایی و بررسی جمله چارچوب مدل کسب و کار فابر، MAPIT، IDEA ،VISOR ، FBBM و چارچوب دینامیک پرداخته می شود. شناخت هر کدام از این چارچوب ها می تواند به درک بهتر موضوع کمک نماید.

 

الگوی طراحی فابر و همکاران چیست؟

فابر و همکارانش چارچوبی را برای طراحی مدل کسب و کار ارائه نموده اند که شرکت ها را قادر خواهد ساخت بهترین مدل کسب و کار را با توجه به شرایط بازار و در چهار بعد خدمات، سازمان ، مالی و فناوری طراحی نمایند. در این چارچوب، مساله اصلی که مورد توجه قرار گرفته این فرض است که با توجه به تغییرات رو به گسترش محیط، طراحی مدل های کسب و کار در حال پیچیده تر شدن است.

به عنوان مثال، در آینده هریک از شرکا باید قادر به انجام وظایف بیشتری بوده تا بتوانند در جایگاهی که قرار می گیرند به خوبی به ایفای نقش بپردازند. آنها باید قادر به پر کردن – شکاف های حاصل باشند و بتوانند در ارائه عقاید و نظرات کارشناسی مورد نیاز این صنعت که مرتبا در حال تغییر است، با یکدیگر همکاری نمایند.

الگوی طراحی MAPIT چیست؟

الگوی MAPIT، که از ۵ واژه Market, Actor, Product , Influence , Transaction گرفته شده، توسط متلی و پدرسون به منظور درک شرایط ساختاری، استراتژی ها، نقش و وظایف کسب و کار ارائه شده است. در بعد بازار به تفکیک، دانش مورد نیاز بازار، فنی و مشخص نمودن حوزه کسب و کار، ارزش های مشتری، بعد دست اندرکاران به مدل های هزینه و درآمد و مقیاس و محدوده اقتصادی، بعد محصول به انواع محصول شامل فیزیکی، اطلاعاتی و خدمات و پیچیدگی محصول شامل توانایی متمایز سازی بازار خرید و تولید آنلاین، بعد تأثیر به اثرات حاصل از ارتباطات شبکه، اعتماد حاکم و وابسته، رابط قبلی، روابط شخصی و اطلاعات ناموزون و بعد معاملات به ریسک معاملات، استاندارد نمودن معاملات، تکرر معاملات پرداخته می شود.

الگوی طراحی IDEA چیست؟

واژه IDEA از حروف اول این چهار ماژول گرفته شده است. این چارچوب پس از بررسی ماژولهای چهارگانه شناسایی، طراحی، ارزیابی و جمع آوری، مدل کسب و کار را از دو بعد زنجیره ارزش و مالکیت، بررسی میکند.

ماژول I شناسایی: نام این ماژول از لغت identify گرفته شده است. در این مرحله فناوری جدید مورد شناسایی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته تا مدل های کسب و کار جدید بر اساس فناوری جدید طراحی شود. با توجه به آنکه مدل های کسب و کار براساس مفروضات مکانیسم های صنعت ساخته می شوند و تا این مفروضات تغییر نکنند، نیازی به تغییر مدل های کسب و کار آن وجود ندارد. بنابراین اولین گام، شناسایی نوآوری در فناوری صنعت و کار پس از تغییر مفروضات است.

ماژول D طراحی: این ماژول از کلمه Design گرفته شده است. در این ماژول، به منظور استفاده از قابلیت های بالقوه تغییرات و نوآوری در فناوری، مدل های کسب و کار جدید و مناسب با صنعت طراحی می شوند. عنصر اصلی این مرحله، تعیین ابعاد و گزینه های هریک و در نهایت مرتبط نمودن این گزینه ها به یکدیگر است. در این مرحله توجه به عوامل، به منظور جلوگیری از هرگونه سردرگمی، تعیین مهمترین نوآوری های بالقوه در مدل و تعیین عملکرد هریک از مدل های کسب وکار، لازم است که هم به ابعاد مدل و هم به عوامل تاثیر گذار برابعاد مدل توجه ویژه شود.

ماژول E ارزیابی: نام این ماژول از واژه evaluated گرفته شده است. در این فاز، مدل های طراحی شده در مرحله قبل مورد ارزیابی قرار می گیرند تا احتمال موفقیت آنها در بازار بررسی شود، سپس مدل های طراحی شده با توجه به عملکردشان درسناریوهای فرض شده بازار، درجه بندی می شوند. در این ماژول توجه به منطبق کردن مدل های کسب و کار با سناریوهای بازار و مکانیسم درجه بندی، مد نظر قرار دادن تمام ابعاد مدلها در درجه بندی و انتخاب مدل هایی که احتمال موفقیت دارند و تجزیه و تحلیل آنها الزامی است.

ماژول A تجمیع: این چارچوب حاصل تلاش صاحب نظرانی چون اسلوتزکی، استاهلر، آفوا و توکی و پورتر است. نام این ماژول نیز از واژه aggregated گرفته شده است. در این ماژول، مدلهای کسب و کار در زنجیره ارزش جمع آوری و یکپارچه می شوند. مبنای قرار گرفتن مدلها در زنجیره ارزش، ارزشی است که توسط آنها ایجاد می شود. نکته قابل توجه در استفاده از این چارچوب این است که فرایند با چهار ماژول فوق باید به طور مستمر تکرار شود، هر تمرین و تکرار به درک بهتر صنعت جدید و زنجیره ارزش آن کمک می کند.

برخلاف چارچوب های تولید ایده آل، این چارچوب به دنبال جستجوی یک راه حل ایده ال یا تلاش جهت حل یک مشکل واقعی نیست. بلکه تمرکز این چارچوب بر کشف فضای جدیدی از نوآوری برای مدل های کسب و کار است که به پیروی از فناوری های جدید ایجاد می شود. به طور کلی هر نوع صنعت و مدل های کسب و کار آن براساس مفروضات خاصی که درباره مکانیسم های آن صنعت وجود دارد، ساخته می شود و در نتیجه تا این مفروضات تغییر نکند نیازی به پیاده سازی مدل های کسب و کار جدید نیز نیست.

الگوی طراحی VISOR چیست؟

این الگو که توسط امرال ساوی ارائه شده مبتنی بر اصل مشتری مداری بوده و دارای پنج عنصر است. این الگو یکی از الگوهای ارزشمند در طراحی مدل کسب و کار است که سعی در یکپارچه سازی رویکردهای مختلف توسعه مدل کسب و کار و توجه به مواردی چون تجارب کاربر و فاکتورهای اینترفیس دارد. عناصر این الگو شامل زنجیره ارزش، اینترفیس، پلتفرم خدمات، مدل درآمد و مدل سازماندهی است و روش پاسخگویی شرکت به نیازهای پنهان و آشکار مشتریان را به منظور ارائه بالاترین ارزش به مشتریان، با روشی سودآور و مستمر که ارزش را بهینه می نماید، تعیین می کند.

باتوجه به این الگو موفق ترین مدل کسب و کار، مدلی است که با هماهنگ کردن عناصر الگو بیشترین ارزش ممکن را به منظور برآورده نمودن آرزوها و نیازهای کاربران تا بالاترین حد ممکن فراهم نماید و از سویی دیگر بتواند هزینه های واقعی محسوس و نامحسوس، ارائه این خدمات را تا آخرین حد ممکن کاهش دهد. البته این کاهش هزینه از طریق ترکیب بهینه تجربه اینترفیس، پلتفرم خدمات و مدل سازماندهی امکان پذیر می گردد.

الگوی طراحی FBBM چیست؟

چارچوب FBBM که مخفف Free band Business Blueprint Method است، توسط بومن، هاکر و دی واس ارائه شده و با تمرکز بر حوزه های خدماتی، نوع کار گروهی، محتوا و مسائل مربوط به آن به طراحی مدل کسب و کار می پردازد. این الگو روشی جامع و عملی برای طراحی مدل های کسب و کار شبکه های ارزش پیچیدهای است که به ارائه خدمات می پردازند. بر اساس نظر صاحب نظران این الگو، دنیای امروز به جای مد نظر قرار دادن زنجیره های ارزش سنتی استاتیک و خطی، شبکه های ارزش انعطاف پذیر، باید مورد توجه قرار گیرند.

در شبکه های ارزش هر یک از دست اندرکاران، منابع و قابلیت های ویژهای دارند که با استفاده از نوآوری و ترکیب این منابع و قابلیت ها، این شبکه ها میتوانند به موفقیت برسند. درک ارزش همکاری توسط دست اندرکاران مختلف شبکه ارزش کار راحتی نیست، دلیل آن این است که هریک از عوامل شبکه ارزش در حوزه های متفاوتی مشغول به کار بوده و در نتیجه مدل های کسب و کار متفاوتی را دنبال می نمایند که در صورت مشارکت در شبکه ارزش، باید مدل های کسب و کار خود را با مدل کسب و کار شبکه ارزش مورد نظر هماهنگ نمایند.

به طور کلی با استفاده از این الگو، رابطه بین حوزه هایی که در آن خدمات و مدل کسب و کار ارائه میشوند، نوع کار گروهی، محتوا و در نهایت مسائل مرتبط به فرایند و میزان خلاقیت شرکای گروه و کشف مدلهای کسب و کار، مشخص می شود.

الگوی طراحی پویا چیست؟

این الگو با الگوی فابر، شباهت اندکی دارد. بر اساس این الگو، طراحی مدل کسب و کار با توجه به عوامل پویای محیطی و در طی فازهای مختلفی صورت می گیرد. این مراحل شامل طراحی خدمات، طراحی سازمانی و طراحی فناوری

طراحی خدمات: مسأله اصلی در خدمات ارزش است. ارزش از نظر جهت دید ارائه دهنده و دریافت کننده به چهار گروه تقسیم می شود که در طراحی خدمات باید مورد توجه واقع شود. نخست ارزش مورد نظر که منظور از آن، ارزشی است که تهیه (ارائه کننده) خدمات قصد دارد در بالاترین میزان به مشتریان و یا کاربران نهایی ارائه دهد. این هدف غایی نقطه شروع نوآوری بوده و منجر به ارائه ارزش می گردد. ارزشی که ارائه کننده ارزش، به مشتریان خدمات ارائه می دهد، ارزش ارائه شده، نام دارد. ارزش مورد انتظار، ارزشی است که مشتریان انتظار دارند از خدمات دریافت نمایند. این نوع ارزش تحت تأثیر تجارب قبلی مشتری و یا خدمات مشابه قرار می گیرد. ارزش گرفته شده، ارزشی است که مشتری (کاربر نهایی) هنگام استفاده از خدمات ارائه شده، دریافت می کند. این بعد ارزش، خط پایان است و مشتری پس از آن به ارزیابی نوآوری می پردازد.

طراحی سازمانی: طراحی سازمانی به تشریح شبکه ارزشی می پردازد که برای از قوه به فعل درآوردن ارزش مورد نظر الزامی است. یک شبکه ارزش شامل دست اندرکاران با منابع و قابلیت های ویژه است که در تعامل با یکدیگر و انجام فعالیتهای ارزشی به ایجاد ارزش برای مشتریان می پردازند تا بتوانند استراتژی ها و اهداف خود را از قوه به فعل در بیاورند. دست اندرکاران این شبکه ارزش با توجه به منابع و قابلیتها ممکن است قدرت بیشتر یا کمتری در شبکه ارزش داشته باشند.

براساس نظرها و کینز، شرکای هر شبکه ارزش شامل سه گروه شرکای ساختاری که دارایی های محسوس و غیر محسوس غیر قابل جانشین را تهیه می کنند، شرکای همکار که به تهیه خدمات و کالاها برای برآوردن نیازهای خاص شبکه می پردازند و شرکای حمایتی که خدمات و کالاهای عمومی و قابل جانشین را فراهم می کنند. شرکای ساختاری نسبت به شرکای حمایتی از جایگاه بهتری برای اعمال کنترل بر شبکه ارزش دارا هستند.

در شرایط شدیدا رقابتی فعلی جهان، بنگاه های اقتصادی نمی توانند بدون تطابق با شرایط موجود و داشتن استراتژی، طرح و مدل کسب و کار به رقابت پرداخته و به حیات خود ادامه دهند. با توجه به این مساله در این مقاله، نظر صاحب نظران مختلف کسب و کار در خصوص مفهوم کسب و کار، مدل کسب و کار و ارتباط آن با طرح و استراتژی کسب و کار مورد بررسی قرار گرفت و در انتها دلایل اهمیت مدل کسب و کار و نقشی که بر اداره بهتر کسب و کار دارد، مورد تجزیه و تحلیل استراتژیک قرار گرفت. به طور کلی مدل های کسب و کار با ارئه چشم اندازی روشن و شفاف برای بنگاههای اقتصادی و ایجاد در کی مشترک از نوع کسب و کار برای تمام ذینفعان، نقشی حیاتی در موفقیت کسب و کار ایفاء می کنند.

مدل کسب و کار با ایجاد درک مشترک از منطق کسب و کار، امکان تجزیه و تحلیل منطق کسب و کار، بهبود مدیریت کسب و کار، ایجاد چشم انداز روشن و ایجاد حق امتیاز انحصاری نشان دهنده اهمیت مدل کسب و کار موجب می شوند که شرکت ها با طرح ها و ایده های جدید خود، زمینه ورود به بازار کسب و کار جدید و در نتیجه امکان حفظ و ارتقاء موقعیت شرکتشان در بازارهای داخلی و جهانی را فراهم نمایند.

با توجه به این مهم در این پژوهش به مطالعه و بررسی روش های مختلف طراحی مدل کسب و کار پرداخته شده است. تحقیق حاضر از نظر موضوع تحقیقی جدید بوده و می تواند مسیری جدید در تحقیقات مربوط به طراحی مدل کسب و کار قرار بگیرد. در پایان پیشنهاد می گردد شرکت های فناوری بنیان کشور با مطالعه و بررسی این الگوها و با توجه به شرایط و توانمندی های بومی، الگویی مناسب انتخاب و به طراحی مدل کسب و کار مناسب اقدام نمایند.

انتهای مطلب/م.ع

امتیاز بدهید

تلگرام تجارت امروز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا